بایگانی‌های اصطلاحات زبان انگلیسی - صفحه 43 از 78 - الفبای زبان
یکی دو تا! 08 شهریور 1402

یکی دو تا!

One or soیکی دو تا A week or soیکی دو هفته A month or soیکی دو ماه A year or soیکی دو سال

اصطلاح Get into deep water 08 شهریور 1402

اصطلاح Get into deep water

Get into deep water گرفتار مشکلات جدی شدن/دردسر بزرگ The director knew he’d be in deep water if he didn’t mention his wife in his acceptance speech کارگردان می‌دانست که اگر در سخنرانی پذیرش، نامی از همسرش نبرد، دچار مشکلات جدی ای خواهد شد I missed work again because I had to study for my […]

Kitchen appliances 08 شهریور 1402

Kitchen appliances

وسایل آشپزخانه Barbecue کباب پزBottle opener در باز کنBrazier منقلBroiler کباب پزCan opener قوطی باز کنCan puncher قوطی سوراخ کنCanister set سری قوطی های آشپزخانهCatch دستگیرهCharcoal زغال چوبCoffee boiler قهوه جوشDipper ملاقهDish drainer جا ظرفیDish towel دستمال ظرف خشک کنElectric cooker اجاق برقیFaucet شیر آبFreezer فریزرFruit juicer آبمیوه گیریGas cooker اجاق گازKerosene cooker اجاق نفتیKettle […]

اصطلاح hard hit 08 شهریور 1402

اصطلاح hard hit

be hard hit تحت تاثیر قرار گرفتن/ آسیب دیدن New Zealand and Australia were particularly hard hit by the war نیوزلند و استرالیا به‌ویژه تحت تأثیر جنگ قرار گرفتند. Along the East Coast, towns hard hit by Superstorm Sandy are kicking off summer در امتداد ساحل شرقی، شهرهایی که توسط ابرطوفان سندی شدیدا آسیب دیده […]

a bag of tricks 08 شهریور 1402

a bag of tricks

a bag of tricks مجموعه تکنیک هایی که فرد برای هدفش استفاده می کند/ سیاست های فرد Meaning : Someone’s bag of tricks is their collection of techniques or methods for getting a job done or for achieving a goal I wonder what the Democrats will pull out of their bag of tricks to win […]

!shell out 08 شهریور 1402

!shell out

این عبارت در موقعیت های مختلف می تواند معانی متعددی را به همراه داشته باشد. خودِ shell به معنی پوسته و کاور چیزی می باشد out که با آن اضافه می شود یعنی چیزی را از پوسته و کاورش در آوردن بنابراین به صورت نمادین به معنی پول پرداخت کردن و درآوردن پول از کیف […]

اصطلاح Gain ground 07 شهریور 1402

اصطلاح Gain ground

Gain ground=become more popular or accepted=make progress پیشرفت کردن/ ترقی کردن There are strong signs that his views are gaining ground. نشانه های قوی وجود دارد که دیدگاه های او در حال بهتر شدن است.

اصطلاح Bread and butter 07 شهریور 1402

اصطلاح Bread and butter

They are going to help us to earn our bread and butter

چند عبارت کاربردی (۹۲) 07 شهریور 1402

چند عبارت کاربردی (۹۲)

She drives like a lunatic

واژه Opinion 07 شهریور 1402

واژه Opinion

Opinion=a view or judgement formed about something نقطه نظر یا عقیده درباره چیزی/نظر An opinion is a belief or attitude about something that isn’t necessarily based on facts عقیده یک باور یا نگرش در مورد چیزی است که لزوماً مبتنی بر واقعیات نیست I’ve never agreed with Chris’s opinion on taxation من هرگز با نظر […]