چند عبارت تشویقی انگلیسی 03 آذر 1403

چند عبارت تشویقی انگلیسی

There you go خوبه؛ ادامه بده Keep up the good work كار خوبت رو ادامه بده Keep it up ادامه بده Good job كار خوب I’m so proud of you بهت افتخار ميكنم Right on خوب؛ عالي

بایگانی‌های ویژه - صفحه 41 از 113 - الفبای زبان
Midas touch 02 مرداد 1402
دست به خاک می زند طلا می شود

Midas touch

Midas touch اصطلاحاً دست به خاک می زند طلا می شود/فرد موفق در امور مالی This idiom comes from the story of King Midas, who turned everything he touched into gold. It’s used to say that someone is very successful in their business ventures and has an easy time making money این اصطلاح از داستان […]

take heart 02 مرداد 1402

take heart

take issue = disagree= express an opposed مخالفت کردن با چیزی–نظر مخالف داشتن take issue با حرف اضافه with همراه است. مثال: I took issue with him over his interpretation of the instructions I must take issue with a comment you made yesterday take into account = take account of = To consider or regard= […]

…That’s that 02 مرداد 1402

…That’s that

That’s that همین که گفتم- کلام آخر Meaning : there is nothing more to do or say about the matter- used to emphasize that a situation or decision can not be changed I don’t give it to you. That’s that She said that’s that was the car she wanted We close in five more metres […]

…Be Half Hearted 31 تیر 1402

…Be Half Hearted

Have a Change of Heart تغییر عقیده و نظر دادن Follow your heart به نوای قلبت گوش کن Heart speaks to heart ضرب المثل «دل به دل راه داره» Open your heart با فردی مطمئن از احساساتت صحبت کردن- درد دل کردن one’s heart skips a beat قلبم از خوشحالی یک لحظه نزد My heart […]

چند اصطلاح کاربردی (۸۰) 31 تیر 1402

چند اصطلاح کاربردی (۸۰)

Hang in there بی خیال نشو/ تحمل کن Hit the sack رفتن خوابیدن (من رفتم بخوابم) It’s not rocket science پیچیده نیست / آپولو نمیخوای هوا کنی Let someone off the hook کسی را برای چیزی مسئول ندانستن It’s not rocket science مختصر بگو/ خلاصه کن Miss the boat بسیار دیر است No pain, no […]

چند اشتباهات رایج گرامری (۳) 28 تیر 1402

چند اشتباهات رایج گرامری (۳)

جملات شرطی نوع اول در زبان انگلیسی به جملاتی گفته می‌شود که شرط آنها امکان‌پذیر و به واقعیت نزدیک است.جملات شرطی از دو بند یا clause تشکیل می‌شوند: if clause و main clause. If it rains, I’ll stay at home If it rains (if clause) I’ll stay at home. (main clause) So if you’ll just […]

فعل marry 27 تیر 1402

فعل marry

فعل marry حرف اضافه ندارد. به معنای ازدواج کردن. I want to marry my cousin می خواهم با دخترعمویم ازدواج کنم. I asked her to marry me ازش درخواست ازدواج کردم. فعل married to نیز به معنای ( ازدواج کردن با … ) می باشد. John got married to Alice جان با آلیس ازدواج کرد. […]

اصطلاحات و عبارات کاربردی (۷۶) 27 تیر 1402

اصطلاحات و عبارات کاربردی (۷۶)

No offence به دل نگیر None taken به دل نگرفتم chill outاستراحت کردن kick offشروع کردن back outکنار کشیدن Look forجستجو کردن Give upرها کردن، تسلیم شدن Gone upافزایش یافتن Put offبه تعویق انداختن What a pityچه حیف What a nerveچه پررو! What’s the useفایدش چیه؟ که چی؟ What a reliefآخیش، راحت شدم I’m around […]

Let alone 27 تیر 1402

Let alone

چه برسه به این که=Let alone It is incredible that the 12-year-old managed to even reach the pedals, let alone drive the car باور نکردنی است که این نوجوان ۱۲ ساله حتی توانسته است به پدال ها برسد، چه رسد به رانندگی با ماشین. He can’t boil water, let alone prepare a dinner for eight […]

اصطلاحات روزمره(۷۵)/ Buzzkill 26 تیر 1402

اصطلاحات روزمره(۷۵)/ Buzzkill

ضدحال! Such a buzzkill چه ضدحالی! He’s such a buzzkill=buzzkiller چه آدم ضدحالیه! اصطلاح مشابه: That’s a bummerعجب ضد حالی Start from scratchاز صفر شروع کردن To size up ارزیابی کردن Rat outچوغولی کردن، لو دادن، آدم فروشی کردن suck up to someoneپاچه خواری کردن