کاربرد as در زبان انگلیسی
تهیه و تنظیم: ساراکوشا/ «as» در جمله میتواند در نقشهای مختلفی به کار برود و معنیهای متفاوتی را منتقل کند. این نقشها عبارتاند از: حرف اضافه حرف ربط قید در ادامه نقش و کاربرد as در زبان انگلیسی به صورت مجزا بررسی شده و مثالهایی برای درک بهتر شما ارائه شده است. کاربرد as به […]
۳ عبارت ترکیبی برای پیشنهاد دادن (۱)
?…Why don’t you ?… How about ?…What about بیان پیشنهاد با Why Why don’t/doesn’t + subject + verb ?Why don’t you go to the movies بیان پیشنهاد با How about How about + gerund/noun ?How about going to the movies بیان پیشنهاد با What about جملات پیشنهادی با What about شباهت […]
وسایل آشپزخانه (Kitchenware)
وسایلی که داخل آشپزخانه میبینیم: Refrigerator =یخچال Oven اجاق گاز Kettle =کتری Pan =ماهی تابه Bowl =کاسه Dishwasher =ماشین ظرفشویی Spoon =قاشق Fork =چنگال Glass =لیوان Knife= چاقو Grater= رنده Meat grinder =چرخ گوشت Plate =بشقاب Sink =سینک ظرفشویی
چند ترکیب کاربردی برای بیان اشتیاق به چیزی
۱۰ راه برای نشان دادن علاقه نسبت به چیزی یا کسی” I’m into it بهش علاقمندم I’m keen on it منو جذب میکنه I’m fond of it بهش علاقمندم It appeals to me به من حال میده / می چسبه It’s to my liking دوسش میدارم I’m crazy about it دیوونشم I’m attached to it […]
در جواب کسی که از ما تعریف می کند چه بگوییم؟
Ways to Reply When Someone Says "You are beautiful
تفاوت افعال , look, watch و see
تفاوت افعال , look, watch و see از فعل see زمانی استفاده می کنیم که دیدن بطور اتفاقی و بدون منظور و بدون فکر کردن اتفاق می افتد.به طور اتفاقی و سهوا است؛ به عبارت دیگر این فعل به معنای دیدن بطور تقریبا غیر ارادی اشاره میکند. Do you see a yellow car outside I […]
درباره فعل suggest
فعل suggest جزو متداولترین وجه های التزامی (subjunctive) است. فعل suggest به معنی «پیشنهاد کردن» رو نمیتونیم با فعلِ با to استفاده کنیم. برای فعل suggest از دو ساختار زیر استفاده میشود: suggest doing sth He suggested meeting us for a drink after the concert او ملاقات کردن ما به صرف یک نوشیدنی بعد […]
اقسام صفات «Kind of Adjectives»
اقسام صفات《Kind of Adjectives》 صفات در زبان انگلیسی به سه دسته تقسیم می شوند . صفات کیفی یا توصیفی Adjective of quality مثال ها:beautiful, nice, white, green, large, tall and excellent صفات کمی یا مقداری Adjective of quantity مثال ها: few, many,many,enough، some, all,half,whole,enough, and numerous صفات اختصاصی Distinctive adjectives مثال ها:highly, particularly, truly. sufficiently. […]
اصطلاح «آدم پوست کلفت»
Thick-skinned person پوست کلفت. آدم با ظرفیت. کسی که ناراحت نمیشه از انتقاد یا شوخی. He is so thick-skinned. I criticized his presentation point-by-point, essentially tearing him [it] apart [to shreds], but he took it so well and said he would send me a revision by next week او خیلی پوست کلفت است. من از […]
اصطلاح «Look the other way» به چه معناست؟
Look the other way به عمد چیزی را نادیده بگیرید/دور از آنچه عادی یا مورد انتظار است/به روی خود نیاوردن. They’re not really entitled to a discount but the sales manager decided to look the other way آنها واقعاً حق تخفیف ندارند، اما مدیر فروش تصمیم گرفت به روی خود نیاورد Most of […]
اصطلاح «That doesn’t count»
That doesn’t count اون حساب نیست. اون قبول نیست. کافی نیست. (اون عملی که انجام دادی) به درد نمیخوره، جبران نمیکنه. That course does not count towards your degree این درس جزو واحدهای ضروری برای گرفتن مدرکت به حساب نمیاد. “اون قبول نیست” I did five pushups today + That doesn’t count! You need […]
Saturday, 23 November , 2024