بررسی برخی واژگان ساده و پیشرفته انگلیسی/ Elucidate به چه معناست؟ 04 اسفند 1403

بررسی برخی واژگان ساده و پیشرفته انگلیسی/ Elucidate به چه معناست؟

Normal ➖ ➖Academic Many- Numerous Prove- Justify Agree- Concur Good -Advantageous Bad -Detrimental Show- Elucidate However -Conversely So -Subsequently Ask -Inquire Be careful- Cautious First- Initially Live- Reside Keep -Preserve Anyway- Nevertheless Empty – Vacant    

بایگانی‌های عبارت واژگان - صفحه 30 از 151 - الفبای زبان
اصطلاح «Walk off with» به معنیست؟ 09 خرداد 1403

اصطلاح «Walk off with» به معنیست؟

Walk off with=Win easily فعل عبارتی (phrasal verb) Walk off with دو معنی دارد یکی به معنای«به راحتی برنده شدن» است. معنی دوم آن به معنای «دزدیدنم چیزی» است. در بخش اول عبارت «Walk off with» به معنای به راحتی برنده شدن/ بُردن به کار برده شده است. She walked off with the top prize […]

افعال عبارتی «Look for» & «Pass out» 09 خرداد 1403

افعال عبارتی «Look for» & «Pass out»

Look for=Try to find فعل عبارتی (phrasal verb) Look for به معنای دنبال (چیزی یا کسی) گشتن/پیش بینی کردن، نگران بودن    I’ve been LOOKING FOR all their hidden files, but I can’t find them anywhere من در جستجوی همه پرونده های مخفی آنها هستم، اما آنها را در هیچ جایی پیدا نمی کنم. Pass […]

فعل عبارتی «Ask over» 09 خرداد 1403

فعل عبارتی «Ask over»

Ask over=Invite=ask round= invite ask in  فعل عبارتی (phrasal verb) Ask over به معنای “دعوت کردن”است/درخواست داشتن They have ASKED us OVER for drinks on Friday اونها روز جمعه ما رو به نوشیدنی دعوت کردند. We’re asking some friends over for dinner on Saturday night ما چند دوست برای شام شنبه شب دعوت کردیم I […]

عباراتی با Owe 09 خرداد 1403

عباراتی با Owe

I owe you an apology من به تو یک عذرخواهی بدهکارم! I still owe on the car من هنوز بابت ماشین بدهکارم I owe you a drink بهت یک نوشیدنی بدهکارم I owe you my thanks مدیون تو هست/یکی طلب من به شما She still owes me for all the times I’ve helped her out […]

عبارت «To be honest» 07 خرداد 1403

عبارت «To be honest»

عبارت “To be honest” رو چه در ابتدای جمله تون و چه در انتهاش میتونید بکار ببرید.این عبارت می تواند به معنای «راستش را بخواهی/صادقانه» معنی می شود. به این مثالها توجه کنید:   To be honest, I think you’re really good at soccer راستشو بخوای فکر کنم تو در فوتبال خیلی ماهر هستی. I […]

واژه «spite» 05 خرداد 1403

واژه «spite»

 spite کینه، بدخواهی،خشمگین کردن، کینه ورزیدن He is jealous and full of spite او حسود و پر از کینه است You only denied his request out of  spite فقط از روی کینه توزی درخواست او را رد کردی.

واژه «versatile» 05 خرداد 1403

واژه «versatile»

versatile=able to do many different things or to adjust to new conditions چندکاره چندمنظوره، چندکاربردی، همه فن حریف، زیرک، متحرک، روان، همه کاره، تطبیق پذیر He was a versatile guitarist, and recorded with many leading rock bands او یک گیتاریست همه فن حریف بود و با بسیاری از گروه های موسیقی پیشرو راک ضبط کرد […]

واژه «bravado» 05 خرداد 1403

واژه «bravado»

bravado=a swaggering show of courage شجاعت ظاهری لاف، اعتماد به نفس کاذب It was her first day in the classroom and she was almost shaking with fear, but with false bravado — she took a deep breath and turned to face her students   اولین روز او در کلاس بود و تقریباً از ترس می‌لرزید، […]

واژه خودسِتایی +۲ واژه دیگر 31 اردیبهشت 1403

واژه خودسِتایی +۲ واژه دیگر

hackles سیخ شدن موهای بدن(از ترس یا خطر) synonyms: dander choler anger irritability the dog continued to growl, its hackles raised سگ به غر زدن ادامه داد، موهای تنش سیخ شد lucent= softly bright or radiant تابناک، روشن و شفاف :synonyms aglow lambent luminous bright   the moon was lucent in the background ماه در […]

واژه «abyss» 31 اردیبهشت 1403

واژه «abyss»

abyss گودال/ گودال عمیق /خلیج/هر چیز بی انتها و بی نهایت     a rope led down into the dark abyss طنابی به گودال تاریک منتهی شد the abyss of their grief and sorrow ورطه /بی نهایتی از غم و  اندوه