چند اصطلاح کنایه وار در موقعیت های حواس پرتی افراد
در فرهنگ خودمان اگر کسی حواس پرتی کند و وسیله ای را جابگذارد شاید به او بگیوییم «خسته نباشی» یا «صبح بخیر»و …. در زبان انگلیسی هم اصطلاحاتی برای این موقعیت در نظر گرفته شده است. در چنین موقعیتهایی در انگلیسی محاورهای و” Slang “امریکایی از واژهی” Fail “به کنایه استفاده میشه. همچنین از دو […]
اصطلاح «Button your lips»
Button your lips=to not talk about something حرف نزدن/ راز نگه دار بودن/ توقف صحبت کردن Button your lip. He’s coming toward us. Don’t tell him what I said, please
اصطلاح «مرغِ همسایه غازه»
The grass is greener on the other side other people always seem to be in a better situation than you, although they may not be این اصطلاح به این اشره دارد که اغلب دارایی دیگران از دارایی خود فرد، جذابتر و بهتر به نظر میرسد/ اصطلاح خودمانی مرغ همسایه غاز است. Our bookkeeper always imagined […]
چند ساختارهای مهم و ضروری(۱۰)
is situated in the heart of urban center در قلب مراکز شهری واقع شده است drastically reduces کاهش چشمگیر/ چشم نواز needs to be efficient باید کارامد باشد ….Proponents claim that حامیان ادعا می کنند offers the promise of این نوید را می دهد که… urban renewal بازسازی شهری sustainable production تولید پایدار year-round […]
چند اصطلاح کاربردی/ I’m not a mind reader
Homebody=One whose interests center on the home معنی: خونه دوست؛ کسی که اهل فعالیتهای بیرون خونه نیست و در خونه موندن رو ترجیح میده. I’m not a mind reader من علم غیب ندارم! A part from به غیر از… Apart from a sister, he’s got two brothers as well به غیر از یه خواهر، […]
چند اصطلاح کاربردی/ Rip me off
You’re in hot water تو هچل افتادی Rip me off رفت تو پاچه ام It’s too much for you از سرتم زیاده Why are you making faces چرا ادا در میاری It was a fender bender یه تصادف جزئی بود
عبارات و اصطلاحات کاربردی/I’m in my element
I’m in my element کیفم کوکه Get well soon زود خوب شو Psycho آدم روانی The sun is in my eyes خورشید میزنه تو چشمم I have the sun in my eyes آفتاب تو چشمامه You should wear sunglasses باید عینک آفتابی بزنی
عبارات و اصطلاحات کاربردی/ Can it
Can it, zip it دهنتو ببند Reza is a skirt chaser رضا دختر بازه Kind is my middle name مهربانی از خصوصیت های منه Stealth is my middle name پنهانکاری از خصوصیت های منه
اصطلاح «joint effort»
joint effort= something achieved or created by two or more people working together تلاش همگانی-کار گروهی-دستاورد جمعی Building this company is a joint effort, so the profits will be shared by everyone who works here ساخت این شرکت یک تلاش همگانی است، بنابراین سود آن بین همه کسانی که در اینجا کار می کنند تقسیم […]
اصطلاح «upper limit»
upper limit=the highest level or amount allowed سقف حداکثر مجاز-حد مجاز There’s no upper limit on how much a doctor can charge, so be careful هیچ محدودیتی در میزان هزینه ای که پزشک می تواند دریافت کند، وجود ندارد، بنابراین مراقب باشید
اصطلاح«bear a resemblance»
bear a resemblance (to sb/sth) to look like, or be similar to, somebody or something شباهت بسیار داشتن He bears a striking resemblance to his father او شباهت زیادی به پدرش دارد
Thursday, 14 November , 2024