اعلام برندگان جایزه ملی کتاب آمریکا
«پرسیوال اورت» برنده بخش داستانی هفتاد و پنجمین دوره از جایزه ملی کتاب آمریکا شد. به گزارش الفبای زبان، «پرسیوال اورت» برای نگارش رمان «جیمز» که بازنویسی از اثر «ماجراهای هاکلبری فین» نوشته «مارک تواین» است، مبلغ ۱۰ هزار دلار را به عنوان برنده جایزه ملی کتاب داستانی دریافت کرد. این جایزه یکی از معتبرترین […]
چند اصطلاح کاربردی (۸۰)
Hang in there بی خیال نشو/ تحمل کن Hit the sack رفتن خوابیدن (من رفتم بخوابم) It’s not rocket science پیچیده نیست / آپولو نمیخوای هوا کنی Let someone off the hook کسی را برای چیزی مسئول ندانستن It’s not rocket science مختصر بگو/ خلاصه کن Miss the boat بسیار دیر است No pain, no […]
چند اشتباهات رایج گرامری (۳)
جملات شرطی نوع اول در زبان انگلیسی به جملاتی گفته میشود که شرط آنها امکانپذیر و به واقعیت نزدیک است.جملات شرطی از دو بند یا clause تشکیل میشوند: if clause و main clause. If it rains, I’ll stay at home If it rains (if clause) I’ll stay at home. (main clause) So if you’ll just […]
فعل marry
فعل marry حرف اضافه ندارد. به معنای ازدواج کردن. I want to marry my cousin می خواهم با دخترعمویم ازدواج کنم. I asked her to marry me ازش درخواست ازدواج کردم. فعل married to نیز به معنای ( ازدواج کردن با … ) می باشد. John got married to Alice جان با آلیس ازدواج کرد. […]
اصطلاحات و عبارات کاربردی (۷۶)
No offence به دل نگیر None taken به دل نگرفتم chill outاستراحت کردن kick offشروع کردن back outکنار کشیدن Look forجستجو کردن Give upرها کردن، تسلیم شدن Gone upافزایش یافتن Put offبه تعویق انداختن What a pityچه حیف What a nerveچه پررو! What’s the useفایدش چیه؟ که چی؟ What a reliefآخیش، راحت شدم I’m around […]
Let alone
چه برسه به این که=Let alone It is incredible that the 12-year-old managed to even reach the pedals, let alone drive the car باور نکردنی است که این نوجوان ۱۲ ساله حتی توانسته است به پدال ها برسد، چه رسد به رانندگی با ماشین. He can’t boil water, let alone prepare a dinner for eight […]
اصطلاحات روزمره(۷۵)/ Buzzkill
ضدحال! Such a buzzkill چه ضدحالی! He’s such a buzzkill=buzzkiller چه آدم ضدحالیه! اصطلاح مشابه: That’s a bummerعجب ضد حالی Start from scratchاز صفر شروع کردن To size up ارزیابی کردن Rat outچوغولی کردن، لو دادن، آدم فروشی کردن suck up to someoneپاچه خواری کردن
!give or take
give or take = possibly a little more or less than the amount or time mentioned کم و بیش، تقریبا it’ll be ready at six, give or take a few minutesساعت شیش آمادست، تقریبا چند دیقه دیگه I guess it’ll cost give or take 150000 eurosگمونم تقریبا ۱۵۰۰۰۰ یورو آب بخوره
چند اصطلاح کاربردی (۷۰)
Don’t kid yourself خودتو گول نزن! Don’t be absurd احمق نشو! It doesn’t make sense منطق نیست! (با عقل جور در نمیاد) call in sick تماس تلفنی برای گفتن اینکه من بیمارم you cheat on me تو به من خیانت کردی you betrayed me تو به من خیانت کردی I smell a rat بوی خیانت […]
درباره else
else مفرد است و در ساختارهای جمع استفاده نمی شود؛ else بعد از کلماتی مثل any-some-no- every استفاد می شود. مثال : I didn’t see any else people (incorrect) I didn’t see any other people پس مفرده توی جملات جمع ، ازش استفاده نکن !
گرامر Participle
به این جمله دقت کنید: The movie is very boring حالا، به این جمله توجه کنید: The book is boring me شباهت boring در جمله اول، و boring در جمله دوم چیست؟ Participle ها می توانند فعل باشند، صفت باشند، شکل سوم فعل و یا ing دار باشند! احتمالا میدانید که boring در جمله اول […]
Saturday, 23 November , 2024