کاربرد as در زبان انگلیسی 29 آبان 1403

کاربرد as در زبان انگلیسی

تهیه و تنظیم: ساراکوشا/ «as» در جمله می‌تواند در نقش‌های مختلفی به کار برود و معنی‌های متفاوتی را منتقل کند. این نقش‌ها عبارت‌اند از: حرف اضافه حرف ربط قید در ادامه نقش و کاربرد as در زبان انگلیسی به صورت مجزا بررسی شده و مثال‌هایی برای درک بهتر شما ارائه شده است. کاربرد as به […]

بایگانی‌های ویژه - صفحه 38 از 113 - الفبای زبان
مهلت ارسال آثار به یک رویداد هنری تا ۳۱ مردادماه 23 مرداد 1402

مهلت ارسال آثار به یک رویداد هنری تا ۳۱ مردادماه

مهلت ارسال آثار به دبیرخانه‌ی دَهمین دوره‌ی‌ انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران روز ۳۱ مردادماه ۱۴۰۲ به پایان می‌رسد. به گزارش الفبای زبان به نقل از ستاد خبری دَهمین دوره‌ی‌ انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران، علاقه‌مندان برای شرکت در این جایزه تا پایان مرداد ماه فرصت دارند آثار خود را به دبیرخانه‌ی این […]

چند اصطلاح کاربردی (۸۴) 23 مرداد 1402

چند اصطلاح کاربردی (۸۴)

He kicked the bucket=have died مردن / به درک واصل شدن/ غزل خدا حافظي را خواند Be green in job تازه کار بودن/کم تجربه Add insult to the injury نمک به زخم پاشيدن Hit below the belt ضربه ناجوانمردانه/ناعادلانه این اصطلاح منظورش ضربه زدن به زیر کمربند است که از ورزش بوکس می آید که […]

چند عبارت کاربردی (۹) 23 مرداد 1402

چند عبارت کاربردی (۹)

Certifiedگواهي شده Certificate of deathگواهي فوت testimonyoral evidenceگواهي false evidenceگواهي كذب licensecertificateگواهينامه bogus certificateگواهينامه جعلي driving licenseگواهينامه رانندگي sick-leave certificateگواهینامه مرخصی استعلاجی

take no notice of (something or someone) 22 مرداد 1402

take no notice of (something or someone)

take no notice of (something or someone) بی محلی کردن-توجه نکردن-تحویل نگرفتن Meaning=To not pay any attention to someone or something; to ignore or disregard someone or something مثال؛ Take no notice of those troublemakers, they’re only trying to provoke you به این مزاحم ها توجه نکنید، آنها فقط سعی می کنند شما را تحریک […]

چند اصطلاح کاربردی (۸۳) 22 مرداد 1402

چند اصطلاح کاربردی (۸۳)

hit me up بهم زنگ بزن I eager to see you من مشتاقم که ببینمت افسوس=Alas alas, i have no talent as a football player افسوس من هیچ استعدادی به عنوان یک فوتبالیست ندارم I am hammered خیلی مستم i am a little drunk یه ذره مستم

کاربرد قید too 21 مرداد 1402

کاربرد قید too

کلمه too  به گروهی از قیدها تعلق دارد که تحت عنوان تشدیدگر (intensifier) مطرح هستند. در معنی این قید با excessive مترادف است که به عنوان معادل رسمی تر می توان از آن استفاده کرد. This activity is too difficultIt is too hot here این قید دارای معنی منفی است. یعنی در هر جمله ای […]

Dog-tired 17 مرداد 1402

Dog-tired

Dog tired= extremely tired= worn out خیلی خسته، زوار در رفته By dusk we were dog tired and heading for home تا غروب خیلی خسته شده بودیم و سمت خانه روان شدیم

اصطلاحات با cut 17 مرداد 1402

اصطلاحات با cut

Cut to the chase برو سر اصل مطلب Cut the crap مزخرف نگو what’s my cut? سهم من چقدره؟ Cut it out ول کن ، بس کن Cut corners میانبر زدن، ماست مالی کردن Cut down کم کردن، کاهش دادنCut up ریز ریز کردن Cut out  جدا کردن Cut in وسط حرف کسی پریدن Cut […]

فرق افعال , look, watch و see 16 مرداد 1402

فرق افعال , look, watch و see

فرق افعال , look, watch و see از فعل see زمانی استفاده می کنیم که دیدن بطور طبیعی و بدون فکر کردن اتفاق می افتد. ?Do you see a yellow car outside I did not see the cake in the closet I opened the door, and I saw the newspaper outside از فعل look زمانی […]

چند واژه کاربردی (۸۳) 15 مرداد 1402

چند واژه کاربردی (۸۳)

deliveranceرهایی، رستگاری discretionبصیرت، احتیاط، حزم، نظر، رای، صلاحدید disengagementرهایی از قید یا تعهد، متارکه روابط emancipationآزادی، رهایی، رستگاری، رها سازی، تخلیص freedomآزادی، استقلال، معافیت، آسانی، روانی freedom liberationآزاد کردن، نجات libertyآزادی، اختیار، اجازه، فاعل مختاری liberty releaseرها کردن، رهتیی، ترخیص، پخش، آزاد کردن، مرخص کردن، spaceفرصت، درفضا جا دادن، فاصله دادن، فاصله داشتن، فاصله گذاشتن