صفت های شخصیتی مربوط به خانم ها 03 دی 1403

صفت های شخصیتی مربوط به خانم ها

صفت های شخصیتی مربوط به خانم ها appreciative. قدردان attractive. جالب ,دلربا charming جذاب complaining شاکی dependent وابسته ,متکی dreamy رویاپرداز fickle بی وفا Feminine زنانه ,لطیف Frivolous سبک سر fussy جوشی, دیرپسند high strung بسیار حساس Mild انسان ملایم nagging نق نقو prudish خشک softhearted دل رحم, رحیم sophisticated فرهیخته submissive مطیع talkative پرحرف […]

بایگانی‌های عبارت واژگان - صفحه 35 از 145 - الفبای زبان
کلماتی که با فعل « Break» می آیند 21 اسفند 1402

کلماتی که با فعل « Break» می آیند

Collocations With Break  Break a habit ترک عادت Break a promise شکستن عهد و پیمان Breaking off an engagement برهم زدن نامزدی  Break the news to sb خبر داغ “به کسی دادن”  Break the silence شکستن سکوت Break sb’s heart شکستن دل

یکی از کاربردهای فعل ترکیبی get around 21 اسفند 1402

یکی از کاربردهای فعل ترکیبی get around

  یکی از کاربردهای فعل ترکیبی get around معنی ‘رفت و آمد کردن’ را بیان می کند، یعنی اینکه شخصی مثلا در یک شهر به مکانی یا مکان هایی برود. این رفت و آمد کردن مثلا ممکن است به واسطه شغل باشد، یا ممکن است شخصی به عنوان جهانگر وارد شهری شود و طبیعتا برای […]

روشهای مختلف بیان چهارعمل اصلی ریاضیات 21 اسفند 1402

روشهای مختلف بیان چهارعمل اصلی ریاضیات

‍ Mathematics ریاضیات( چهار عمل اصلی) به روشهای مختلف بیان چهارعمل اصلی دقت کنید: شش به اضافه دو می شود هشت. Six plus two equals eight Six and two is eight  هفت منهای چهار می شود سه. Seven minus four equals three اگر از هفت چهار تا کم کنیم می شود سه. Seven taken away […]

واژه «Dowdy » 21 اسفند 1402

واژه «Dowdy »

Dowdy slovenly= untidy نا مرتب؛ کثیف؛ بی ریخت، بی قواره، از مد افتاده؛ (به طعنه) بد لباس She tried to change her dowdy image by buying a fashionable new wardrobe او سعی کرد با خرید یک کمد لباس جدید شیک وجهه نا مرتبش را عوض کند.

کلماتی که با فعل ” Make ” می آیند 21 اسفند 1402

کلماتی که با فعل ” Make ” می آیند

How to use “make”  بعضی از کلماتی که با فعل ” Make ” می آیند.  Make a decision تصمیم گرفتن Make a prediction پیش بینی کردن Make an excuse عذر خواستن Make a war جنگ کردن Make a peace صلح کردن Make a speech سخترانی کردن Make fun of تمسخر کردن Make progress پیشرفت کردن […]

درباره فعل «Penetrate» 21 اسفند 1402

درباره فعل «Penetrate»

penetrate-( verb / فعل ) رسوخ ، نفوذ کردن در ، بداخل سرایت کردن ، رخنه کردن The enemy has been penetrated the villages دشمن به روستاها نفوذ کرده است. Scientists penetrated the secrets of the atom دانشمندان به اسرار اتم نفوذ کردند. Pain has penetrated the souls درد بر جانها رخنه کرده است. This […]

نمونه تشبیهات و عبارات متداول 21 اسفند 1402

نمونه تشبیهات و عبارات متداول

تشبیهات و عبارات متداول as black as coal…. خیلی تاریک as white as snow … خیلی سفید as dry as a bone…. خیلی خشک as thin as a rake … خیلی لاغر as ugly as sin……. خیلی زشت as old as hills…..خیلی قدیمی as strong as a horse خیلی قوی as soft as silk…خیلی نرم […]

درباره کلمه rent و فعل ترکیبی rent out 21 اسفند 1402

درباره کلمه rent و فعل ترکیبی rent out

نکاتی در مورد کاربرد کلمه rent: کلمه rent معمولا به معنی ‘اجاره کردن’ استفاده می شود. یعنی اینکه شخصی خانه، ماشین… را از صاحبش اجاره کند. به عبارتی دیگر در این کاربرد تمرکز rent روی اجاره کننده است. به دو مثال توجه کنید: He rented the car for a week او ماشین رو برای ۱ […]

واژه «Elliptical» 20 اسفند 1402

واژه «Elliptical»

Elliptical SYN: oval; ambiguous, either purposely or because key words have been left out An elliptical billiard ball wobbles because it is not perfectly round; an elliptical remark baffles because it is not perfectly clear بیضی شکل، بیضی؛ مبهم، گنگ؛ فشرده، موجز، کوتاه؛ (دستور) (عبارت) حذف دار، دارای حذف؛ (اجزای جمله) مستتر، مقدر، محذوف، افتاده […]

ترکیب across from 20 اسفند 1402

ترکیب across from

ترکیب across from به‌معنی «روبه‌رویِ» یا «مقابلِ» است. A woman was sitting across from me on the train در قطار زنی روبه‌روی من نشسته بود. Our house is across from the post office خانه‌ی ما مقابلِ اداره‌ی پست است. برای اینکه نشان دهیم چه چیز فاصله انداخته است میان دو مکان یا …، لازم است […]