اصطلاح «jock» به چه معناست؟ 04 دی 1403

اصطلاح «jock» به چه معناست؟

jock Meaning: an athlete, sportsman مرد ورزشکار/ شخص ماهر در ورزش/سوارکار حرفه اى. این اصطلاح عامیانه معمولاً در انگلیسی آمریکایی استفاده می شود اما ممکن است در انواع دیگر انگلیسی نیز استفاده شود. Origin: possibly short for “jockstrap” (an athletic support)     Example 1: Betty’s new boyfriend is one of the jocks on the […]

بایگانی‌های اصطلاحات زبان انگلیسی - صفحه 39 از 97 - الفبای زبان
۳ اصطلاح کاربردی /as a rule 11 بهمن 1402

۳ اصطلاح کاربردی /as a rule

Start a family عبارت Start a family برخلاف ظاهرش به معنی “تشکیل خانواده” نیست!در انگلیسی Start a family به معنی (تصمیم به) بچه‌دار شدن است. Steve and Liza want to start a family next year استیو و لیزا می‌خوان سال بعد بچه‌دار بشن as a rule طبق معمول – طبق عادت همیشگی As a rule, […]

اصطلاحات کاربردی با “break” 10 بهمن 1402

اصطلاحات کاربردی با “break”

Break a record رکورد زدن Break somebody’s heart شکستن دل Break the news to somebody خبر داغ “به کسی دادن” Break the ice شروع مكالمه و گفتگو با شخص غريبه كه دفعه اول ملاقات مى كنيم Break the silence شکستن سکوت

عبارات و اصطلاحات وضعیت روحی افراد 09 بهمن 1402

عبارات و اصطلاحات وضعیت روحی افراد

I am on the edge قاتی ام I’m just fine عالیم I’m over the moon خیلی خوشحالم So so ای بد نیستم  I am fried دیگه نمیکشم/تحمل ندارم (جسمی و روحی)  I am fed up دیگه به اینجام رسیده  I am in black mood ناراحتم  I am on my last legs دیگه نا ندارم  I […]

اصطلاح «از نو شروع کردن» 09 بهمن 1402

اصطلاح «از نو شروع کردن»

 (to)  Go back to the drawing board To start a task over because the last try failed; to start again from the beginning  کاری را از سر گرفتن چون تلاش قبلی با شکست مواجه شده است، از اول/نو شروع کردن    Frank’s new business failed, so he had to go back to the drawing board […]

اصطلاح «in the thick of things» به چه معنی است؟ 07 بهمن 1402

اصطلاح «in the thick of things» به چه معنی است؟

in the thick of things در بحبوحه مسائل/ در کشاکش مشکلات Very busy; in the middle of or preoccupied with something or several things Sorry I couldn’t make it to your birthday lunch on Wednesday—I’m afraid I’m really in the thick of things at the moment متاسفم که نتوانستم روز چهارشنبه به ناهار تولد شما […]

اصطلاح «روز سرنوشت ساز» 07 بهمن 1402

اصطلاح «روز سرنوشت ساز»

All that glitters is not gold هر گردی گردو نیست. Make-or-break day for us روز سرنوشت سازی برامونه

03 بهمن 1402

استفاده از may یا might در جملات

برای بیان جملاتی که حالت آرزو یا دعا دارند دراول جمله may یا might استفاده میکنیم may GOD bless him خدا رحمتش کند may GOD forgive him خدا ببخشد may GOD kill him خدا بکشد او را may GOD damn him خدا لعنتش کند

?Speak up,will you 03 بهمن 1402

?Speak up,will you

Please speak a little louder لطفا کمی بلندتر صحبت کنید ?Could you please speak a little louder میشه لطفا کمی بلندتر صحبت کنید؟ I’m sorry, i can’t hear you متاسفم، صداتو نمی شنوم ?Speak up,will you بلند صحبت کنید، میشه؟

اصطلاح «ناشی شدن از چیزی» 03 بهمن 1402

اصطلاح «ناشی شدن از چیزی»

 Result in sth منجر شدن به چیزی It was an accident that resulted in the death of two passengers تصاوفی که منجر به مرگ دو مسافر شد.  Result from sth ناشی شدن از چیزی We are still dealing with problems resulting from errors made in the past مشکلاتی که از اشتباهات گذشته ناشی شده‌اند. Resulting […]

«A dark horse» + اصطلاح دیگر 02 بهمن 1402

«A dark horse» + اصطلاح دیگر

Hold your horses صبر کن ؛ صبور باش  A dark horse  ادم مرموز و تودار و ناشناخته  She’s a dark horse. I didn’t know she’d written a novel  او ادم خیلی مرموز و توداری هستش. نمیدونستم که یک رمان نوشته.   A horse of a different color  قضیه متفاوت دیگر  I’m talking about Iran, but […]