کاربرد as در زبان انگلیسی 29 آبان 1403

کاربرد as در زبان انگلیسی

تهیه و تنظیم: ساراکوشا/ «as» در جمله می‌تواند در نقش‌های مختلفی به کار برود و معنی‌های متفاوتی را منتقل کند. این نقش‌ها عبارت‌اند از: حرف اضافه حرف ربط قید در ادامه نقش و کاربرد as در زبان انگلیسی به صورت مجزا بررسی شده و مثال‌هایی برای درک بهتر شما ارائه شده است. کاربرد as به […]

بایگانی‌های ویژه - صفحه 18 از 113 - الفبای زبان
اصطلاح «بدون رودربایستی حرف زدن» 16 اردیبهشت 1403

اصطلاح «بدون رودربایستی حرف زدن»

Call a spade a spade=speak plainly without avoiding unpleasant or embarrassing issues بدون رودربایستی حرف زدن/ بی پرده حرف زدن   it is time to name names and call a spade a spade وقتش است که نام ها را اسم ببریم و بی پرده حرف بزنیم I’m not at all secretive, and I’m pretty good […]

درباره اصطلاح «Take after» 12 اردیبهشت 1403
در مورد «Look after» چطور؟

درباره اصطلاح «Take after»

اصطلاح take after به معنی این است که از نظر ظاهر یا شخصیت شبیه یکی از اعضای خانواده خود باشید. ?Who do you take after تو به کی رفتی؟ ?i take after my mom به مامانم رفتم. ?i take after my dad به پدرم رفتم. He takes after his mother.his mother’s side of the family. […]

عباراتی درباره استخدام و اخراج افراد 12 اردیبهشت 1403

عباراتی درباره استخدام و اخراج افراد

To employ someone / to hire someone استخدام کردن To dismiss sb / to fire sb اخراج کردن To sack sb / to give sb the sack اخراج کردن To be sacked /to get the sack اخراج شدن To lay off sb/to lay sb off اخراج کردن To be laid off اخراج شدن To make […]

اصطلاح «یک سرو گردن بالاتر بودن» 11 اردیبهشت 1403

اصطلاح «یک سرو گردن بالاتر بودن»

a cut above the rest=Better in quality than most others یه سرو گردن بالاتر بودن/بهتر از هر کسی ، This new restaurant is a cut above the rest این رستوران جدید یک سر و گردن از بقیه بالاتر است Trust me, Johannes is a cut above the rest. If you want the best legal advice […]

چند اصطلاح کاربردی/ Keep your shirt on 11 اردیبهشت 1403

چند اصطلاح کاربردی/ Keep your shirt on

Have been to see به دیدن چیزی رفتن Jose had been to see his boss to confirm his job for next summer Fix up جور کردن Jose had taken a couple of his buddies along to see if he could fix up work for them (جوز) دوتا از رفیقاشو با خودش برده بود که ببینه […]

اصطلاح «Not-so-distant future» 11 اردیبهشت 1403

اصطلاح «Not-so-distant future»

Not-so-distant future=A time not very far in the future  آینده نه چندان دور   When I was growing up, we never would have believed that we’d be using phones as powerful as computers in the not-so-distant future وقتی بزرگ می‌شدم، هرگز باور نمی‌کردیم که در آینده‌ای نه چندان دور از تلفن‌هایی به قدرتمندی رایانه‌ها استفاده […]

اصطلاح فوق جالب «raise the roof» 10 اردیبهشت 1403

اصطلاح فوق جالب «raise the roof»

 raise the roof=hit the roof=make or cause someone else to make a great deal of noise, especially through cheering اصطلاح خانه رو سرش گذاشته بود از فریاد/ غوغا به پا کردن(از سر خشم یا خوشحالی)/سقف را ترکاندن ( از سروصدای زیاد ) از صدای موزیک یا فریاد  when I finally scored the fans raised the […]

اصطلاح «Get along with» به چه معنیست؟ 09 اردیبهشت 1403

اصطلاح «Get along with» به چه معنیست؟

 Get along with= To associate or work well with; to succeed or manage in doing ۱-سازگاری داشتن با، ساختن با – ۲-سر کردن با، موفق بودن، ساختن با  Terry isn’t getting along with her new roommate; they argue constantly  تری با هم اتاقی جدیدش نمی‌سازه، اونا همیشه با هم دعوا دارن.  ?How are you getting […]

۳ اصطلاح با واژه «Act» 08 اردیبهشت 1403

۳ اصطلاح با واژه «Act»

Act of God خواست و تقدیرخداوند !the flooding was surely an act of God سیل قطعا خواست خدا بوده! be/get in on the act وارد عمل شدن/سهیم شدن و هم جریان شدن با چیزی We started selling them last year, and now other stores are getting into the act ما فروش آنها را از سال […]

واژگانی درباره «انتقاد کردن» 08 اردیبهشت 1403

واژگانی درباره «انتقاد کردن»

criticism, reproof, reprova, انتقاد   Censorious انتقاد آمیز   potshot انتقاد بی خودی   flak انتقاد پر سر و صدا diatribe انتقاد تلخ و ناسزا آمیز bashing , censure, slam, stricture, roast انتقاد شدید Blast انتقاد شدید و ناگهانی squib انتقاد طنزآمیز lecture انتقاد طولانی hatchet job انتقاد غرض آمیز admonish انتقاد ملایم کردن Unexceptionable […]