بررسی برخی واژگان ساده و پیشرفته انگلیسی/ Elucidate به چه معناست؟ 04 اسفند 1403

بررسی برخی واژگان ساده و پیشرفته انگلیسی/ Elucidate به چه معناست؟

Normal ➖ ➖Academic Many- Numerous Prove- Justify Agree- Concur Good -Advantageous Bad -Detrimental Show- Elucidate However -Conversely So -Subsequently Ask -Inquire Be careful- Cautious First- Initially Live- Reside Keep -Preserve Anyway- Nevertheless Empty – Vacant    

بایگانی‌های عبارت واژگان - صفحه 8 از 151 - الفبای زبان
عباراتی برای «بهتر نیست؟ فکر خوبی نیست؟ ایده خوبیه؟» در انگلیسی 24 آذر 1403

عباراتی برای «بهتر نیست؟ فکر خوبی نیست؟ ایده خوبیه؟» در انگلیسی

برای گفتن : “بهتر نیست”؟ “فکر خوبی نیست”؟ “ایده خوبیه”؟  ?Should I invite my friend to the party ایده خوبیه دوستمو به مهمونی دعوت کنم؟ I should get a new car, because this one is old بهتره که یک ماشین جدید بگیرم، چون این یکی کهنه شده. برای گفتن: “راه درست اینه.” “بهترین کار اینه.” […]

لغتهای انگلیسی کاربردی در مورد شهرها 21 آذر 1403

لغتهای انگلیسی کاربردی در مورد شهرها

city شهر town شهرک ،شهر کوچک capital پایتخت Country/ Country side خارج از محدوده شهری metropolis کلان شهر large city شهر بزرگ و پهناور small town شهرک کوچک village روستا center مرکز downtown مرکز شهر suburb حومه شهر/ بیرون شهر region ناحیه neighborhood همسایگی، مجاورت Crowded city شهر شلوغ urban areas محدوده های شهری

اینترنت قطع/وصل شد 20 آذر 1403

اینترنت قطع/وصل شد

اینترنت قطع شده Internet is down There is no internet connection نت برگشته؛ اینترنت وصل شده Internet is back on We are back online

برخی واژگان و اصطلاحات مربوط به خرید کردن/ تخفیف/ مرجوعی کالا 19 آذر 1403

برخی واژگان و اصطلاحات مربوط به خرید کردن/ تخفیف/ مرجوعی کالا

Sales receipt رسید خرید  make sure to keep the sales receipt in case you need to turn or exchange the item  Buy خریدن  I want to buy a new dress for the party Sell فروختن با به فروش رساندن  I’ve got some books to sell Sale تخفیف  I bought my dress in a sale  Seller […]

مثال‌های رایج درباره افعال ترکیبی 19 آذر 1403

مثال‌های رایج درباره افعال ترکیبی

Get along with (با کسی کنار آمدن) ?Do you get along with your coworkers (آیا با همکارانت کنار می‌آیی؟) Run into (به طور اتفاقی برخورد کردن) I ran into an old friend yesterday (دیروز به یک دوست قدیمی برخوردم.) Call off (لغو کردن) They called off the meeting due to bad weather (جلسه را به […]

واژه ای برای «خستگی ناپذیر» در زبان انگلیسی 19 آذر 1403

واژه ای برای «خستگی ناپذیر» در زبان انگلیسی

Indefatigable SYN: tireless (رسمی) خستگی ناپذیر، نَستوه   Although the effort of taking out the garbage exhausted Wayne for the entire morning, when it came to partying, he was indefatigable اگرچه تلاش برای بیرون بردن زباله ها وین را کل صبح خسته کرد، اما وقتی نوبت به مهمانی رسید، خستگی ناپذیر بود.   One can […]

برخی واژگان مشابه در زبان انگلیسی (۱۸) 19 آذر 1403

برخی واژگان مشابه در زبان انگلیسی (۱۸)

Refer = اشاره کردن Differ = تفاوت داشتن Infer = نتیجه گیری کردن Offer = پیشنهاد کردن Confer = مشورت کردن Transfer = انتقال دادن Prefer = ترجیح دادن Suffer = رنج بردن

The match was drawn/ یکی از کاربردهای Draw 17 آذر 1403

The match was drawn/ یکی از کاربردهای Draw

The match was drawn They drew at 2_2 بازی مساوی شد آنها در ۲_۲ مساوی کردند a drawn game: The match ended in a draw یک بازی مساوی: بازی با تساوی به پایان رسید a drawn game The match ended in a draw این دیدار با تساوی به پایان رسید a car draw قرعی کشی […]

چندتا از پرکاربردترین حروف اضافه انگلیسی 17 آذر 1403

چندتا از پرکاربردترین حروف اضافه انگلیسی

On the wall On the door On the floor On the carpet On the menu On the page On the street On the train On the plane On the ship On a horse On a motorcycle On a bicycle On television On the radio On the telephone On internet On the way

چند جمله برای ابزار عشق و احساسات در زبان انگلیسی 17 آذر 1403

چند جمله برای ابزار عشق و احساسات در زبان انگلیسی

I adore you تو رو میپرستم You mean so much to me. خیلی برام ارزش داری I’m in love with you من عاشق تو ام You’re my angel تو فرشته منی You’re my princess تو شاهزاده منی You’re incredible تو محشری You’re my baby تو عزیز منی You’re my king تو پادشاه منی We’re perfect […]