بررسی برخی واژگان ساده و پیشرفته انگلیسی/ Elucidate به چه معناست؟
Normal ➖ ➖Academic Many- Numerous Prove- Justify Agree- Concur Good -Advantageous Bad -Detrimental Show- Elucidate However -Conversely So -Subsequently Ask -Inquire Be careful- Cautious First- Initially Live- Reside Keep -Preserve Anyway- Nevertheless Empty – Vacant
۲ عبارت کاربردی/ «Tootle off» به چه معناست؟
He was devastated خیلی ناراحت و داغون بود! Tootle off ترک کردن، رفتن
عبارت «Tail off» به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) Tail off به معنای “ساکت شدن، سکوت کردن، کاهش یافتن تدریجی” است. syn for tail off=Become silent =inaudible مثال: The voices tailed off when she entered وقتی او وارد شد، سر و صداها خوابید (همه سکوت کردند). Our productivity tailed off last year بهره وری ما در سال […]
پنج روش در پاسخ به معذرت خواهی!
That’s OK گپی نیست. It happens این چیزها اتفاق می افتد. No problem / No worries مشکلی ندارد.(به فکر اش نباش). Don’t worry about it نگران اش نباش. I forgive you تو را می بخشم.
چند عبارت تشویقی انگلیسی
There you go خوبه؛ ادامه بده Keep up the good work كار خوبت رو ادامه بده Keep it up ادامه بده Good job كار خوب I’m so proud of you بهت افتخار ميكنم Right on خوب؛ عالي
عبارت «under way» به چه معناست؟
under way=begun= going on= in progress= started درحرکت ، دردست اقدام ، در شرف وقوع Preparations for the celebration are already underway مقدمات این جشن هم اکنون در حال انجام است A search is underway جستجو در حال انجام است The season got underway with a bang فصل با صدای بلند شروع شد
تفاوت Get on/ Get in/Get out/ Get off
get in / Get on سوار شدن ,داخل شدن get out/ get off پیاده شدن ,خارج شدن Get on: از get on برای وسایل حمل و نقلی استفاده می کنن که بتونیم داخلشون وایسیم و راه بریم مثل اتوبوس ،قایق،قطار یا هواپیما برای مثال: I got on the bus and went home […]
تفاوت right now و right away
وقتی میگیم right now یعنی همین الان، همین حالا، حال حاضر Example: I’m washing the dishes right now من الان دارم ظرف هارو میشورم. اما right away یعنی بی درنگ، بدون تاخیر Example: I need to talk to your boss right away من باید فوری با رئیست صحبت کنم
فعل عبارتی «Clear off» به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) Clear off به معنای “جایی را به سرعت ترک کردن” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Leave somewhere quickly مثال: As soon as the trouble started, we cleared off همون موقع که دردسر شروع شد ما به سرعت آنجا را ترک کردیم.
فعل «Chase off» به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) Chase off به معنای “کسی را مجبور به ترک کردن یا فرار کردن از جایی” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Force a person to leave or go away مثال: The dog chased the postal worker off سگ کارمند اداره پست را فراری داد.
فعل «Claw back» به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) Claw back به معنای “پس گرفتن پول” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Get money back مثال: The new tax will claw back what the government has given out in grants مالیات جدید پولی را که دولت به عنوان کمک های بلاعوض داده است، پس میگیرد.
Sunday, 23 February , 2025