(be) accus toعادت داشتن به good atخوب بودن در acquainted toآشنا با adequate forمناسب برای afraid ofترسیده از ashamed ofخجالت زده از attentive toمتوجه به bored withخسته از capable ofتوانا درcomposed ofمتشکل از coverd with پوشیده از envious ofحسود به excited aboutهیجان زده از far fromدور از fond ofعلاقمند به frightened ofترسیده از happy aboutخوشحال […]

(be) accus to
عادت داشتن به


good at
خوب بودن در

acquainted to
آشنا با

adequate for
مناسب برای

afraid of
ترسیده از

ashamed of
خجالت زده از

attentive toمتوجه به

bored with
خسته از

capable of
توانا در
composed of
متشکل از

coverd with
پوشیده از

envious of
حسود به

excited about
هیجان زده از

far from
دور از

fond of
علاقمند به

frightened of
ترسیده از

happy about
خوشحال از
hopeful of
امیدوار به

indiffrent to
بی تفاوت به

inferior to
پست تر از