اصطلاح «مهمون من باش» به انگلیسی 02 دی 1403

اصطلاح «مهمون من باش» به انگلیسی

My treat مهمون من باش من حساب می‌کنم When we say something is “my treat,” it means we are offering to pay for something for example, when we pay for a friend’s meal in a restaurant   Put your money away this is my treat پول خود را کنار بگذارید مهمان من هستید. Let’s go […]

بایگانی‌های اصطلاحات زبان انگلیسی - صفحه 9 از 96 - الفبای زبان
Quick Happiness Tips 01 مهر 1403

Quick Happiness Tips

:Seven Quick Happiness Tips Don’t listen to gossip Ignore what people say about you Design your own life Look for the good in every situation Develop an attitude of gratitude Laugh more Once it’s past, let it go هفت نکته برای سریع شاد شدن: به شایعات گوش نده. آنچه دیگران در مورد تو می گویند […]

اصطلاح No biggie به چه معناست؟ 01 مهر 1403

اصطلاح No biggie به چه معناست؟

No biggie چیز مهمی نیست این عبارت در واقع مخفف  “it’s no big deal” می‌باشد که گاهی در محاوره به صورت خلاصه به کار می‌رود. این عبارت عامیانه و محاوره‌ای است.  

!I had a hunch 01 مهر 1403

!I had a hunch

“I had a hunch” حسم میگه / یه حسی دارم که/ به دلم افتاده به معنای “من احساسی داشتم” است، این اصطلاح به معنای این است که شما به‌طور ناخودآگاه یا بدون دلیل قابل توضیحی احساسی یا باوری دارید. have a hunch I can’t explain it, I just have a hunch that Maggie’s pregnant نمیتونم […]

اصطلاح جالب to have the last laugh 01 مهر 1403

اصطلاح جالب to have the last laugh

to have the last laugh در نهایت به پیروزی رسیدن/ روی کسی را کم کردن She was fired from the company last year, but she had the last laugh when she was hired by their main rival at twice the salary او سال گذشته از شرکت اخراج شد، اما در نهایت پیروز شد زمانی که […]

اصطلاح با من در نیفت! 01 مهر 1403

اصطلاح با من در نیفت!

Don’t ever cross me با من در نیفت I apologize if my previous response was not clear. As an AI assistant, I am here to provide assistance and support, not to cross or disobey anyone. My purpose is to help you with any inquiries or tasks you may have. Please let me know how I […]

 چجوری به انگلیسی بگیم “سه سوت”؟ 28 شهریور 1403

 چجوری به انگلیسی بگیم “سه سوت”؟

  ۱- In no time (at all) ۲- Before you know it ۳- As quick as a flash ۴- in a jiffy ۵- In two shakes of a lamb`s tail ۶- In a Flash ۷- in the blink of an eye ۸-in a sec. ۹- in a split second ۱۰- in a heart beat ۱۱- […]

اصطلاح Go pass به چه معناست؟ 25 شهریور 1403

اصطلاح Go pass به چه معناست؟

فعل عبارتی (phrasal verb) Go pass به معنای “رد شدن از کنار کسی یا چیزی بدون توقف” است.   مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Pass without stopping  مثال:      She went pass me without saying hello او بدون اینکه سلام کند از کتارم رد شد.  

اصطلاح عبارتی kiss off به چه معناست؟ 25 شهریور 1403

اصطلاح عبارتی kiss off به چه معناست؟

‌   فعل عبارتی (phrasal verb) Kiss off به معنای “چیزی را بی اهمیت و ناچیز دانستن” هستش. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Consider something to be unimportant or inferior He kissed the criticism off او به انتقادات اهمیتی نداد

وقتی تو کارمون فضولی میکنن چی بگیم؟ 24 شهریور 1403

وقتی تو کارمون فضولی میکنن چی بگیم؟

  No comment حرفی ندارم بزنم(نمیگم) Wait and see بعدا میفهمی I’m sorry،that’s personal متاسفم این یک مساله شخصیه It’s none of your business به تو ربطی نداره ?Why do you want to know چرا میخوای بدونی؟

تفاوت go for و come for 17 شهریور 1403

تفاوت go for و come for

فعل come for به معنی “آمدن برای گرفتن/وصول کردن” است. !You have come for my money, haven’t you? No one can have it برای گرفتن پول من آمده ای، نه؟ هیچ کس نمی تواند آن را داشته باشد فعل go for در معانی زیر کاربرد دارد: دوست داشتن I don’t go for horror movies به […]