درباره فعل «to revive»
to revive=restore to life or consciousness احیاء کردن/ زنده کردن/ دوباره خلق کردن synonyms= animate, quicken, reanimate, recreate The economy is beginning to revive اقتصاد شروع به احیاء شدن کرده. an attempt to revive steel industry مثال تلاش برای احیای صنعت فولاد The doctors could revive him دکتر ها تونستند احیاش کنند
لغات با ریشه «vis & vid»
ریشه “vis یا vid” در معنای “دیدن” است.نمونه لغات بیشتر با این ریشه: Video ویدئو Visa روادید Visible قابل رویت Visitor بازدید کننده Vision بینش، بصیرت Envision تجسم کردن، در نظر گرفتن Revision بازنگری، اصلاح Visual بصری Vis-a-vis چشم تو چشم Invisible غیر قابل رویت Evident واضح ، مشهود Vista چشم انداز Provide از قبل […]
نام برخی از حشره ها
Cocoon………………..…….پیله Butterfly………………….پروانه Dragonfly………..….سنجاقک Cricket………….…….جیرجیرک Grasshopper………..…….ملخ Mantis………….…..….آخوندک Scorpion………………….عقرب Cockroach….…..…….سوسک Termite………………….موریانه Mosquito……………..…….پشه Ladybug………….کفش دوزک Centipede………….…….هزارپا
واژه «Erroneous» به چه معنیست؟
Erroneous=mistaken= wrong (رسمی) مغالطه آمیز، مغلوط، پر غلط، پر از اشتباه؛ نادرست، غلط، اشتباه I thought my answer was correct, but it was erroneous من فکر کردم پاسخم درست بود اما اشتباه بود employers sometimes make erroneous assumptions کارفرمایان گاهی اوقات تصورات اشتباهی می کنند
واژگان کاربردی (۱۰۸)
tight تنگ loose شل high مرتفع/بلند low کوتاه soft نرم hard سخت deep عمیق shallow سطحی clean تمیز dirty کثیف
ویژگی های اخلاقی افراد (۹)
A live wire آدم پر تحرک A go-getter آدم بلند پرواز و فعال A Self-made آدم خود ساخته A level-headed آدم متین و معقول A open-minded آدم آزاداندیش، روشنفکر A soft-hearted آدم دلرحم- رئوف
چند اصطلاح رایج در سوشال مدیا
Drama Queen ننه من غریبم بازی درآوردن، کولی بازی underage زیر سن قانونی Hating همون هیت دادن یا ابراز تنفر Gossip غیبت کردن، چُغُلی کردن Creepy چندش آور Pick Me دنبال جلب توجه Cyberbully دست انداختن و تمسخر افراد در مجازی Judge قضاوت کردن Fact حقیقت Toxic سَمّی، کسی که رفتار نرمالی نداره Cute بانمک، […]
۴ واژه کاربردی/Remark/Donate
Remark تخمین زدن Dumb احمق و کودن Donate شریک شدن Accurate درست صحیح
عبارت «First rate»
First rate= Excellent, superb درجه یک، عالی، محشر The food served in that four-star restaurant is truly first-rate غذایی که در آن رستوران چهار ستاره سرو میشود واقعا درجه یک است. The Beverly Hills Hotel provides first-rate service to its guests سرویسی که هتل بورلی هیلز به مهمانان خود ارائه میکند عالی است.
اصطلاح «Fool around» به چه معنیست؟
Fool around=To waste time; to joke, not to be serious ١- یللی تللی کردن، ول گشتن، علاف بودن، وقت تلف کردن؛ ۲- شوخی کردن، جدی نبودن، چرند گفتن Sometimes I wish that Pat would stop fooling around so much and talk about something more interesting to others بعضی وقتها آرزو میکنم که پت دست از […]
Friday, 1 November , 2024