اصطلاح «in virtue of» به چه معناست؟
in virtue of (something) به خاطر، به دلیل؛ به وسیله Due to something; because of something; by reason of something In virtue of your years of hard work and experience in the company, we think you would be well-suited to a managerial role within the company I know that you feel the need to intervene […]
سه اصطلاح کاربردی / Beyond the pale
Beyond imagination The beauty of the sunset was beyond imagination زیبایی غروب خورشید فراتر از تصور من بود. Diana tried to explain what it was like, but I guess ice cream is one of those things that are beyond imagination دیانا سعی کرد توضیح بده که شبیه چی بود اما من حدس میزنم کن بستنی […]
واژگان کاربردی -قسمت سوم (۱۰۴)
۸۱٫ Sprain: رگ به رگ شدن ۸۲٫ Pins and needles: سر شدن ۸۳٫ Tetanus: کزاز, Lockjaw ۸۴٫ Viral pneumonia: ذات الریه ویروسی ۸۵٫ Mumps: اوریون ۸۶٫ Obesity: مرض چاقی ۸۷٫ Fungal infection: عفونت قارچی ۸۸٫ Gastric ulcer : زخم معده ۸۹٫ Gastritis: ورم معده ۹۰٫ Malnutrition: سو تغذیه ۹۱٫ Rheumatism: روماتیسم ۹۲٫ Hemorrhage : خونریزی […]
چه زمان از “when” , “as, “while” استفاده میکنیم؟
When زمانی از این کلمه استفاده میشود که کاری پس از کار دیگری انجام میشود. WHEN I got home, I did my homeworks زمانی که به خانه رسیدم، تکالیفم را انجام دادم. در این مثال، شخص پس از رسیدن به خانه تکالیفش را انجام داده است. به عبارت دیگر، انجام تکالیف “یک کار “پس رسیدن […]
اصطلاح «Go easy on someone»
Go easy on someone به کسی سخت نگرفتن ۱️⃣Go easy on me . It”s my first time to do this job بهم سخت نگیر اولین بارمه که این کار رو انجام میدم.
معانی فعل ترکیبی run across
فعل ترکیبی run across دو معنی دارد؛ معنی اول این فعل ترکیبی ‘کسی را به صورت تصادفی دیدن’ است. به یک مثال توجه کنید: I ran across two of my old friends when I went back to my hometown وقتی که به زادگاهم برگشتم دو نفر از دوستان قدیمیم رو به صورت تصادفی دیدم. […]
یک ساختار عالی با «leading cause of»
leading cause of علت اصلی ۱️⃣Smoking is leading cause of death in many countries سیگار کشیدن دلیل اصلی مرگ ومیر در بسیاری از کشورها است.
اصطلاح «Know the ropes»
Know the ropes/ learn the ropes چم و خم كاري رو بلد بودن/ ياد گرفتن A: I’m new on this job. I need to learn the ropes B: Your supervisor is very experienced. He knows all the ropes. He can teach you everything
عبارت «across from»
across from بهمعنی «روبهرویِ» یا «مقابلِ» است. A woman was sitting across from me on the train در قطار زنی روبهروی من نشسته بود. ▫Our house is across from the post office خانهی ما مقابلِ ادارهی پست است. برای اینکه نشان دهیم چه چیز فاصله انداخته است میان دو مکان یا …، لازم است بین […]
در واکنش به صحبتهایی که شگفت زده می شویم
I don’t/can’t believe it باورم نمیشه. / نمیتونم باور کنم. You must be kidding (joking) حتما داری شوخی می کنی! Really واقعا؟ How fantastic چه عالی! That’s great news خبر فوق العاده ایه! What a great idea چه ایده فوق العادهای! Oh no وای نه! What a pity چه حیف!
Saturday, 1 March , 2025