واژه «Dowdy»
Dowdy =slovenly; untidy نا مرتب؛ کثیف؛ بی ریخت، بی قواره، از مد افتاده؛ (به طعنه) بد لباس She tried to change her dowdy image by buying a fashionable new wardrobe او سعی کرد با خرید یک کمد لباس جدید شیک وجهه نا مرتبش را عوض کند.
واژه «Domineer»
Domineer =rule over tyrannically تحکم کردن، سلطه جویی کردن، مستبدانه حکومت کردن Students prefer teachers who guide, not ones who domineer دانشآموزان معلمانی را ترجیح میدهند که راهنمایی کنند، نه معلمانی که تحکم می کنند.
چند واژه کابردی و مهم/ irreversibly& module به چه معناست؟
hinder: بازداشتن، مانع شدن promote: تاسیس کردن، توسعه دادن prevent: جلوگیری کردن، مانع شدن improve: بهبودی یافتن، بهتر کردن invulnerability: آسیب ناپذیری irreversibly: برگشت ناپذیری predictability: قابل پیش بینی susceptible: در معرض خطر بودن، مستعد بودن enhance: زیاد کردن، افزودن، کمک کردن diminish: کم شدن، نقصان یافتن neutralize: بی اثر کردن، خنثی کردن suppress: خنثی […]
واژه «زورگیر» در انگلیسی چه می شود؟
Mugger زورگیر / این واژه اسلنگ است. Watch out for muggers,especially at night مراقب زورگیر ها باشید بخصوص در شب. the mugger snatched my purse and ran away زورگیر کیفم را ربود و فرار کرد Don’t pick your nose دست تو دماغت نکن
اصطلاحات مربوط به بیماری و درمان / تشنج & تهوع
headache: سردرد backache: پشت درد amnesia:بيماري فراموشي anemia:کم خوني bloodshed: خونريزي brain sickness:نقص عقل bladder stone: سنگ مثانه cancer: سرطان tooth ache: دندان درد chicken pox: آبله مرغان Sore Throat: گلو درد constipate: يبوست depression:افسردگي ear ache: گوش درد eye sore:چشم درد flu:آنفلو آنزا fever: تب heart ache: قلب درد heat stroke :گرما زدگي hypertension […]
اصطلاحات مربوط به بیماری و درمان / واگیردار & تب و لرز
Stone: (سنگ) Virus: (ویروس) Therapy: (درمان) Trauma: (آسیب) Cough :(سرفه) Diagnosis: (تشخیص) Ambulatory (سرپایی) Worm / :(کرم) tussis, tussis/: (سرفه) Unsterile: (غیراستریل) Idiopathic: (بدون علت) Sclerosis: (سخت شدن) Inflammation: (التهاب) Thrill /thril/: (لرز،لرزش) Systemic: (مربوط به کل بدن) communicable(مسری،واگیردار) Cadaver / (جسد) Physician /: (پزشک) Purulent / (چرکی) Benign /: (خوش خیم) Prophylaxis (پیشگیری ازبیماری) […]
واژگان مربوط به بیمارستان (۱۰)
headache سردرد anemiaکم خوني bloodshed خونريزي fever تب heart ache قلب درد heat stroke گرما زدگي hypertension فشار خون vomiting تهوع Diarrheaاسهال Hangover سرگیجه Nausea تهوع Vomit استفراغ Asthma آسم Twist پیچ خوردگی Bruise کبود Inflammation تورم Swelling Swallow متورم Wounded زخمی Injured مجروح Burn سوختگی Cut بریدگی Fracture شکستگی Nose bleed خون دماغ Amputation […]
چند واژه کاربردی / «دندانه دار» و «شکننده» چی میشه؟
emerge……………ظاهر شدن jagged……………..دندانه دار linger……………….ماندن ambush………….کمین crafty………………حیله گر defiant……………نافرمان vigor……………….توان perish…………….مردن fragile……………..شکننده captive……………زندانی prosper………موفق شدن devour……….بلعیدن
واژگان ضروری ۵۰۴/ vigor & captive به چه معناست؟
emerge……………ظاهر شدن jagged……………..دندانه دار linger……………….ماندن ambush………….کمین crafty………………حیله گر defiant……………نافرمان vigor……………….توان perish…………….مردن fragile……………..شکننده captive……………زندانی prosper………موفق شدن devour……….بلعیدن
اصطلاح «دندان درآوردن»
Wisdom tooth دندان عقل Milk tooth دندان شیری false tooth دندان مصنوعی To cut a tooth دندان درآوردن Their baby daughter cut her first tooth yesterday دختر بچه آنها دیروز اولین دندان خود را درآورد
Thursday, 21 November , 2024