چند اصطلاح کاربردی / «خجالت میکشم» به انگلیسی چه می شود؟
خجالت میکشم I am ashamed خجالتم می دهی. You put me to the blush خوب که چی؟ ?So what خدا رحم کرد. That was a close shave خوابم سبک است. I am a light sleeper هر که را طاووس خواهد جور هندوستان باید. He who would catch fish must not […]
وقتی متوجه صحبتی نشدیم، از این جملات انگلیسی استفاده کنیم!
جملاتی درمورد وقتی به شما کسی چیزی رو توضیح میده و شما متوجه نمیشید… ?Sorry¸ what did you say ببخشید، چی گفتید؟ I’m sorry¸ but I don’t understand you ببخشید، ولی متوجه نمی شوم چی می گی. ?Sorry¸ what did you say ببخشید، چی گفتی؟ ?Can you say that again¸ please می توانی دوباره بگی، […]
اصطلاحی برای «دور برندار! /هوا برت نداره» در انگلیسی
Don’t get (too) cocky دیگه دور برندار! هوا برت نداره! شاخ نشو دیگه! cocky به معنای صددرصد مطمئن، از خود خاطرجمع، ازخودراضی Don’t get too cocky about your chances of getting the job در مورد شانس خود برای به دست آوردن شغل خیلی هوا برت نداره… Let’s not get too cocky things could still go […]
۳ جمله کاربردی / «به دلم ننشست» در زبان انگلیسی چه می شود؟
I lost my train of thought رشته کلام از دستم در رفت. حواسم پرت شد. یادم رفت چی میگفتم. Something not resonating with someone باهاش ارتباط برقرار نکردن، به دل نچسبیدن، همذات پنداری نکردن، باهاش حال نکردن. درک نکردن. حس و حالش را درک نکردن Walking on thin ice در وضعیت شکنندهای بودن. در […]
چند اصطلاح دوقسمتی / خِرت و پِرت به انگلیسی چی میشه؟
Ins and outs جزییات Trial and error آزمون و خطا Downs and out آس و پاس Black and white موضوع شفاف By and large بطور کلی، در کل Dos and don’ts بایدها و نبایدها Give and take بده بستون Safe and sound امن و امان Cut and dried شسته رُفته Sick and tired خسته و […]
۳ اصطلاح کاربردی / «میان بُر زدن» به انگلیسی چی میشه؟
Changes in speed and direction تغییر سرعت و جهت gather/pick up speed As it left the city, the train gathered/picked up speed and headed north وقتی که قطار از شهر خارج شد سرعت گرفت و به سمت شمال حرکت کرد. The cart gathered speed as it coasted down the hill گاری در حالی که از […]
چند جمله کاربردی / «رو حرفم حساب کن» به انگلیسی چه می شود؟
don’t put me off حواسمو پرت نکن the choice is yours حالا خود دانی truth hurts حقیقت تلخه it made my mouth water دهنم آب افتاد eat your heart out دلت بسوزه ?who knows خدا را چه دیدی whatever you say اصلا هر چی تو بگی I lost my head کنترلم را از دست دادم […]
To be closefisted به چه معناست؟
To be closefisted=hard fisted, tightfisted stingy, ungenerous در لغت به معنای مشت بسته/ در اصطلاح فرد خسیس/ Ram is a closefisted، he won’t even buy snacks for the Christmas party رام خسیس است، او حتی برای جشن کریسمس تنقلات نمیخرد
واژه «Numb» به چه معنی است؟
Numb definition :If a part of your body is numb, you are unable to feel it, usually for a short time نکته: در کلمه numb حرف “b ” تلفظ نمی شود. یکی از کاربرد های کلمه numb به عنوان صفت: کلمه “numb” چند کاربرد دارد؛ یکی از کاربردهای این کلمه مفهوم “بی حسی” را بیان […]
«To wobble» به چه معناست؟
to wobble syn=fall forward=falter= tremble= shake تلوتلو خوردن throw away trash دور ریختن زباله
Sunday, 24 November , 2024