بایگانی‌های Idiom - صفحه 7 از 50 - الفبای زبان
استفاده از فعل won’t برای کار نکردن وسایل الکترونیک 21 مرداد 1403

استفاده از فعل won’t برای کار نکردن وسایل الکترونیک

در فرضی که در هتل هستیم و وسایل الکترونیکی کار نمی کند و با بخش خدامت تماس میگیریم اینگونه می گوییم:   The AC won’t turn on کولر/ تهویه هوا کار نمی کند The internet won’t connect اینترنت وصل نمی شود   نکته: دقت کنید برای وسایل الکترونیکی از Do و Does استفاده نمی کنیم […]

اصطلاحات Hit the hay & Hit the road به چه معناست؟ 21 مرداد 1403

اصطلاحات Hit the hay & Hit the road به چه معناست؟

Hit the hay رفتن خوابیدن I can’t stay up anymore . I’m gonna hit the hay   ن دیگر نمی توانم بیدار بمانم. من می روم بخوابم. Hit the road رفتن به راه افتادن   It’s getting late. I’d better hit the road دارد دیر می‌شود. بهتر است بروم.

زندگی‌نامه خواننده‌ ترانه‌های جنگ جهانی دوم منتشر شد 20 مرداد 1403
کتاب «آهنگ سرگذشت»؛

زندگی‌نامه خواننده‌ ترانه‌های جنگ جهانی دوم منتشر شد

کتاب «آهنگ سرگذشت»، روایت ۹۱ سال از زندگی ناگفته‌ «فهیمه اکبر» است، او با حمله‌ روس‌ها به گیلان در جنگ جهانی دوم، فهیمه اکبر برای مردم و در برابر اشغالگران، ترانه‌هایی ماندگار خواند و با موسیقی هم به مقابله فرهنگی با روس‌ها رفت و هم برای مردم شور و نشاط آفرید. به گزارش الفبای زبان […]

چند عبارت انگلیسی برای بیان سختی یا آسانی کاری 20 مرداد 1403
Phrases for Saying Something is Easy & Difficult؛

چند عبارت انگلیسی برای بیان سختی یا آسانی کاری

  Phrases for Saying Something is Easy & Difficult ده عبارت برای گفتن اینکه چیزی آسان یا سخت است ۱٫ It’s a piece of cake ۲٫ It’s a cinch ۳٫ It’s a breeze ۴٫ Anyone can do it ۵٫ There’s nothing to it ۶٫ It’s hard ۷٫ It’s a bit tricky ۸٫ It’s really tough […]

اصطلاحی برای «مقایسه قیمتها» درانگلیسی 20 مرداد 1403

اصطلاحی برای «مقایسه قیمتها» درانگلیسی

Shop around فعل عبارتی (phrasal verb) Shop around به معنای “مقایسه قیمت ها” است.   مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: compare prices   مثال: I want to shop around a little before I decide on these boots می‌خواهم قبل از تصمیم‌گیری درباره خرید این چکمه‌ها، کمی قیمت ها را مقایسه کنم.

اصطلاحی برای «قطع کردن تماس» در انگلیسی 20 مرداد 1403

اصطلاحی برای «قطع کردن تماس» در انگلیسی

Hang up فعل عبارتی (phrasal verb) Hang up به معنای “قطع کردن تماس تلفنی” است.   مترادف یا توصیف این فعل عبارتی:   end a phone call   مثال: He didn’t say goodbye before he hung up او قبل از اینکه تلفن را قطع کند خداحافظی نکرد.

اصطلاح «concern is misplaced» به چه معناست؟ 15 مرداد 1403

اصطلاح «concern is misplaced» به چه معناست؟

Your concern is misplaced  نگرانیت بی مورده!   خودِ واژه misplaced به معنای «گم کردن در جای اشتباه قرار دادن» است.   I think your concern is misplaced. he is no threat to anyone فکر می کنم نگرانی شما نابجاست. او هیچ تهدیدی برای کسی نیست.  

اصطلاحی برای «به فُلانی رفتم/شبیه فُلانی هستم» در زبان انگلیسی 15 مرداد 1403

اصطلاحی برای «به فُلانی رفتم/شبیه فُلانی هستم» در زبان انگلیسی

take after   به کسی رفتن/ شبیه کسی بودن I take after my mother. We are both impatient من شبیه مادرم هست/ به مادرم رفتم. هر دو عجولیم. My son takes after his grandfather with his musical talent   پسرم  استعداد موسیقی اش به پدربزرگش رفته    It’s strange but I don’t really take after […]

چند اصطلاح کاربردی / «خجالت می‌کشم» به انگلیسی چه می شود؟ 15 مرداد 1403
«تروخشک با هم می‌سوزند» چه می شود؟

چند اصطلاح کاربردی / «خجالت می‌کشم» به انگلیسی چه می شود؟

خجالت می‌کشم I am ashamed   خجالتم می دهی. You put me to the blush   خوب که چی؟ ?So what   خدا رحم کرد. That was a close shave   خوابم سبک است. I am a light sleeper   هر که را طاووس خواهد جور هندوستان باید. He who would catch fish must not […]

وقتی متوجه صحبتی نشدیم، از این جملات انگلیسی استفاده کنیم! 15 مرداد 1403

وقتی متوجه صحبتی نشدیم، از این جملات انگلیسی استفاده کنیم!

جملاتی درمورد وقتی به شما کسی چیزی رو توضیح میده و شما متوجه نمیشید… ?Sorry¸ what did you say ببخشید، چی گفتید؟ I’m sorry¸ but I don’t understand you ببخشید، ولی متوجه نمی شوم چی می گی. ?Sorry¸ what did you say ببخشید، چی گفتی؟ ?Can you say that again¸ please می توانی دوباره بگی، […]