اصطلاح «Your guess is as good as mine»
Your guess is as good as mine منم بی خبرم/فهمیدی به منم بگو I asked my wife “how long will it take for the pie to bake?” and she answered, “your guess is as good as mine از همسرم پرسیدم چقدر طول می کشد تا شیرینی پخته شود؟ و او پاسخ داد: “دونستی به منم […]
اصطلاح «در یک چشم به هم زدن»
In no time=very quickly or very soon در یک چشم به هم زدن!/سریع و زود Don’t worry, I’m on my way now. I’ll be there in no time نگران نباش، الان تو راهم. در یک چشم به هم زدن، اونجا خواهم بود. Now that we’re on the highway, we’ll be there in no time ما […]
درباره Ever since
Ever since از وقتی که… He’s been depressed ever since he got divorced از وقتی که طلاق گرفته، دچار افسردگی شده. He’s known Sarah ever since they were children از وقتی که بچه بودن، سارا رو میشناخته.
جایزه «ارغوان» فراخوان داد
فراخوان ششمین دوره جایزه ادبی «ارغوان» با موضوع «تردید» منتشر شد. به گزارش الفبای زبان به نقل از روابط عمومی این جایزه، ششمین دوره جایزه «ارغوان» با تغییراتی نسبت به دورههای گذشته این رویداد ادبی برگزار میشود. جایزه ادبی «ارغوان» به کوشش موسسه «ارغوان هفترنگ»، با هدف کشف استعدادهای جوان و تلاش برای ارتقای جایگاه […]
اصطلاح «به جمع ما خوش آمدی»
Welcome aboard=Welcome to the team=I’m glad you’re joining the team به جمع ما خوش اومدی/ به تیم ما خوش آمدی/ معمولا در تیم های مالی و تجاری مورد استفاده قرار می گیرد. شکل رسمی تر این اصلاح اینگونه است welcome on board Usually, the air hostess, stewards, cabin crew, pilot or conductor will welcome passengers […]
جملات آموزنده و امید بخش انگلیسی (۱۵)
Decide once and act millions of times. یکبار تصمیم بگیر میلیونها بار اقدام کن! You don’t have to defend or explain your decisions to anyone. It’s your life. Live it without apologies شما مجبور نیستید از تصمیمات خود دفاع کنید یا برای کسی توضیح دهید. این زندگی شماست. بدون عذرخواهی زندگی کنید. Embrace the freedom […]
افعال عبارتی پرکاربرد (۱۴)
set out شروع به کار کردن put off به تاخیر انداختن back up پشتیبانی pass away فوت شدن fall down فرو ریختن call off کنسل کردن wipe away پاک کردن weigh up سبک سنگین کردن، سنجیدن wear out از پا درآمدن make for عازم شدن hand around دست به دست چرخاندن چیزی wrap up تمام […]
افعال عبارتی پرکاربرد(۱۲)
point out اشاره کردن take off بلند شدن هواپیما write down نوشتن eat out بیرون غذا خوردن put out غذا خوردن break up جدایی، جدا شدن fill in پر کردن
فعل عبارتی «Rack up»
Rack up جمع کردن یا دستیابی به چیزی، معمولاً یک امتیاز یا مقدار/ ( در مسابقه – امتیاز) کسب کردن، نایل شدن، دست یافتن He’s RACKED UP a number of convictions for speeding او به دلیل سرعت غیرمجاز محکوم شده است rack up massive expenses هزینه های انبوه روی دست کسی یا جایی […]
چند عبارت و اصطلاح مهم (۱۱۰)
I am worried دلم شور میزنه Good old days یاد اون روزها بخیر Stick to your job بچسب به کارت God willing انشاالله Back to work به کارت برس It’s all your fault همش تقصیر تو است Hold your words حرف دهنتو بفهم As you wish هر جور راحتی
Saturday, 23 November , 2024