اصطلاح «Hang up» به چه معناست؟
Hang up فعل عبارتی (phrasal verb) Hang up به معنای “قطع کردن تماس تلفنی” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: end a phone call مثال: He didn’t say goodbye before he hung up او قبل از اینکه تلفن را قطع کند خداحافظی نکرد.
کلمات ربطی در زبان انگلیسی (but-for-yet-nor&…)
در این مطلب کلمات ربط دهنده در جمله را بررسی و معرفی می کنیم. این آموزش ادامه دارد و این بخش اول از کلمات ربطی در زبان انگلیسی است. but این حرف ربط در زمانی کاربرد دارد که می خواهیم تضاد میان دو چیز را نشان دهیم. مثال: He reads magazines, but he doesn’t like […]
تفاوت افعال tell و Say -بخش (۱)
از نظر معنایی تفاوتی ندارند؛ هر دو به معنای “گفتن” هستند. تفاوت اصلی آنها در کاربرد آنهاست که تا حد زیادی مربوط به گرامر می شود. به طور کلی تفاوت tell و say به این شرح است: از Tell (که گذشته آن told است) اغلب برای ۱. مطلع کردن و آگاهی دادن ۲. دستور مودبانه […]
اصطلاح «فریب دادن» در زبان انگلیسی
pull a fast one=trick someone کسی را گول زدن کسی را فریب دادن He pulled a fast one on me by paying me with a worthless check او با پرداخت یک چک بی ارزش، من را فریب داد I don’t think he was being truthful – I think he was just trying to pull […]
چند عبارت برای گفتن «مشکلی نیست»
no problem no sweat no big deal no probs no biggie
اصطلاح جذاب «spill the tea» به چه معناست؟
spill the tea=sharing gossip به اشتراک گذاشتن اسرار و اخبار/به اشتراک گذاری شایعات یا افشای اخبار جالب I’m going to spill the tea some more right after these examples درست بعد از این مثالها، می روم تا اخبار را به اشتراک بگذارم ?I shouldn’t spill the tea, but have you heard that Bob and […]
کاربردهای مختلف کلمهی each
هر He called me each day and asked about my circumstances او هر روز به من زنگ زد و احوالم را پرسید. هرکدام، هر یک Each had a different solution to the problem هر کدام یک راه حل متفاوت برای مشکل داشتند. به هر کدام، به هر یک She gave us two apples each او […]
چند روش برای «عذر خواهی کردن» در انگلیسی
My apologies Pardon/pardon me/I beg your pardon Excuse me Mea culpa Oops/whoops My bad My mistake ?Can you forgive me I apologize for Please forgive me I owe you an apology You can blame me for this ?How should I apologize to you I beg your pardon
اصطلاحات مربوط به بیماری و درمان / تشنج & تهوع
headache: سردرد backache: پشت درد amnesia:بيماري فراموشي anemia:کم خوني bloodshed: خونريزي brain sickness:نقص عقل bladder stone: سنگ مثانه cancer: سرطان tooth ache: دندان درد chicken pox: آبله مرغان Sore Throat: گلو درد constipate: يبوست depression:افسردگي ear ache: گوش درد eye sore:چشم درد flu:آنفلو آنزا fever: تب heart ache: قلب درد heat stroke :گرما زدگي hypertension […]
قیدهای پرتکرار کدامند؟
Basically اساسا Certainly مطمنا Entirely کلا- بطور کلی Personally شخصا Regularly بطور منظم Smoothly به آسانی – به نرمی Strictly دقیقا Publicly آشکارا- بطور علنی Seriously بطور جدی Straightly بطور مستقیم Similarly بطور مشابه Firmly قاطعانه – به محکمی Mainly عمدتا
Thursday, 21 November , 2024