اصطلاح «tattle on someone» به چه معنی است؟
چُغلی کردن/ اخبار غیرموثق
چند تا اصطلاح جالب (۱۰۷)
dream on به همین خیال باش! خوابشو ببینی! Hush هیس! Right on ایول!، دمت گرم! Have fun خوش بگذره! Lucky you! lucky him خوش به حالت! خوش به حالش! Be reasonable منطقی باش!
اصطلاح «بیا سو تفاهم را برطرف کنیم»
Let’s clear the air=Eliminate confusion بیا سو تفاهم را برطرف کنیم/بهتر کردن اوضاع We had a big argument, but I guess it helped clear the air between us ما دعوای بزرگی داشتیم، اما حدس میزنم که به بهتر شدن اوضاع بین ما کمک کرد
نكاتی در مورد هجی افعال ing دار
افعالی که به يک e ختم میشوند، آن e حذف میشود: come, coming take, taking write, writing ولی در مورد افعالی که به ee ختم میشوند، اين قاعده صدق نمیکند: agree, agreeing see, seeing در افعال يک بخشی (يک هجايی) که دارای يک حرف صدادار و يک حرف بیصدا میباشند، حرف بیصدای آخر تکرار […]
اصطلاح «آدم پوست کلفت»
Thick-skinned person پوست کلفت. آدم با ظرفیت. کسی که ناراحت نمیشه از انتقاد یا شوخی. He is so thick-skinned. I criticized his presentation point-by-point, essentially tearing him [it] apart [to shreds], but he took it so well and said he would send me a revision by next week او خیلی پوست کلفت است. من از […]
افعال عبارتی با Make(1)
Make a decision تصمیم گرفتن Make a prediction پیش بینی کردن Make an excuse عذر خواستن Make a war جنگ کردن Make a peace صلح کردن Make a speech سخنرانی کردن Make fun of تمسخر کردن Make progress پیشرفت کردن Make friends دوست شدن Make a noise سر و صدا کردن Make trouble مشکل درست […]
Lifeblood به چه معناست؟
Lifeblood = most essential لازم و حیاتی/ عامل حیاتی He is the essence, the lifeblood, the very marrow of the team او جوهره، خون حیاتی و مغز تیم است the movement of coal was the lifeblood of British railways حرکت زغال سنگ عامل حیاتی راه آهن بریتانیا بود What gives the series lifeblood is […]
اصطلاح «Look the other way» به چه معناست؟
Look the other way به عمد چیزی را نادیده بگیرید/دور از آنچه عادی یا مورد انتظار است/به روی خود نیاوردن. They’re not really entitled to a discount but the sales manager decided to look the other way آنها واقعاً حق تخفیف ندارند، اما مدیر فروش تصمیم گرفت به روی خود نیاورد Most of […]
اصطلاح «دست انداختن کسی»
Pulling someone’s leg دست انداختن کسی/ کسی را اذیت کردن !You’re pulling my leg! is another way of saying I don’t believe what you’re saying” or “You must be joking ?Is it really your car or are you pulling my leg واقعا ماشین شماست یا داری منو دست می ندازی؟
اصطلاح «Butt of a joke» به چه معناست؟
Butt of a joke هدف شوخی؛ شخص یا موضوع مورد تمسخر یا تمسخر I was the butt of the joke یعنی من محور جوک بودم. شوخی، من رو هدف قرار داد. من موضوع خنده بودم. My big brother loves to tease me—every time he opens his mouth, I’m the butt of the joke برادر […]
Saturday, 23 November , 2024