فعل «Chase off» به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) Chase off به معنای “کسی را مجبور به ترک کردن یا فرار کردن از جایی” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Force a person to leave or go away مثال: The dog chased the postal worker off سگ کارمند اداره پست را فراری داد.
فعل «Claw back» به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) Claw back به معنای “پس گرفتن پول” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Get money back مثال: The new tax will claw back what the government has given out in grants مالیات جدید پولی را که دولت به عنوان کمک های بلاعوض داده است، پس میگیرد.
چند اصطلاح کنایه وار در موقعیت های حواس پرتی افراد
در فرهنگ خودمان اگر کسی حواس پرتی کند و وسیله ای را جابگذارد شاید به او بگیوییم «خسته نباشی» یا «صبح بخیر»و …. در زبان انگلیسی هم اصطلاحاتی برای این موقعیت در نظر گرفته شده است. در چنین موقعیتهایی در انگلیسی محاورهای و” Slang “امریکایی از واژهی” Fail “به کنایه استفاده میشه. همچنین از دو […]
۳اصطلاح و جمله کاربردی/ To go bananas به چه معناست؟
To have butterflies in your stomach دلشوره داشتن، نگران بودن مثال: I didn’t go on stage and perform tonight because I had butterflies in my stomach To go bananas دیوونه شدن، عصبی شدن مثال: I’m so bored, I’m going bananas نکته: این عبارت عامیانه و غیررسمی است. To bite off more than you can chew […]
تراکنش موفق بود (به انگلیسی)؟
?Did it go through تراکنش موفق بود؟ جوابها: It went through(موفق بود) it was approved(موفق بود) Let me check it was declined (موفق نبود)
اصطلاح Holy crap & Big up به چه معناست؟
Holy crap این اصطلاح اسلنگ زمانی به کار برده می شود که از سر تعجب و شوک آور بودن چیزی یا حرف کسی می گوییم «ای وای»- «خدای من» و یا «گندش بزنن!» Big up=Exaggerate the importance اغراق کردن درمورد اهمیت چیزی He big himself up all the time او همیشه درمورد […]
فعل عبارت «Ball up» به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) Ball up به معنای “گیج کردن یا چیزی را پیچیده کردن” است. Ball up= Confuse = make things complicated مثال: The new project has balled me up and I have no idea what to do پروژه جدید منو گیج کرده و نمیدونم باید چیکار کنم.
جایگزین های «yes» کدامند؟
Yeah Sure Yup Absolutely Of course Okay Alright Definitely Certainly Fine
عباراتی برای پریشب، پریروز، پس فردا
The night before last پریشب The day before yesterday پریروز The day after tomorrow پس فردا Every other day یک روز در میان Two days in a row دو روز پشت سر هم The other day چند روز پیش
«edible» به چه معناست؟
eat : خوردن edible : خوردنی It’s not edible این خوردنی نیست. It’s edible این خوردنیه.
Tuesday, 3 December , 2024