جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۶۱)
Set a goal that makes you want to jump out of bed in the morning براى خودت يه هدفى بذار كه صبح ها بخاطرش از تخت بپرى بيرون . If you see me less, you know I’m doing more اگه كمتر منو ميبينى بدون دارم کار بيشترى انجام ميدم . Lessons in life will be […]
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۶۰)
Excuses will always be there for you. Opportunity wont بهونه ها هميشه و هر وقت بخواى هستن ، اما فرصت ها نه . If you see me less, you know I’m doing more اگه كمتر منو ميبينى بدون دارم کار بيشترى انجام ميدم . Prepare while others are playing وقتى بقيه در حال […]
اگر از پاسخ خود اطمینان ندارید چه بگوییم؟
عباراتی که در مصاحبه میتوانند مفید باشند، اگر از پاسخ خود اطمینان ندارید، ساکت نشوید و از عبارات زیر استفاده کنید تا به خود زمانی بدهید تا پاسخ درست به ذهنتان بیاید That’s a difficult question That’s a good question I’ve never thought about it before but برای موافقت، استفاده از عبارات زیر توصیه میشود: […]
جملات آموزنده انگلیسی همراه ترجمه (۵۹)
It’s never too late to start over. If you weren’t happy yesterday, try something different today. Don’t stay stuck. Do better برای از اول شروع کردن هیچ وقت دیر نیست. اگه دیروز خوشحال نبودی، امروز یه چیز متفاوت رو امتحان کن. دست از تلاش نکش. یه کار بهتری بکن I chose you and I will […]
وقتی متوجه صحبتی نشدیم، از این جملات انگلیسی استفاده کنیم!
جملاتی درمورد وقتی به شما کسی چیزی رو توضیح میده و شما متوجه نمیشید… ?Sorry¸ what did you say ببخشید، چی گفتید؟ I’m sorry¸ but I don’t understand you ببخشید، ولی متوجه نمی شوم چی می گی. ?Sorry¸ what did you say ببخشید، چی گفتی؟ ?Can you say that again¸ please می توانی دوباره بگی، […]
واژه « To predict»
to predict پیش بینی کردن مثال: It’s difficult to predict that پیش بینی کردنش مشکله. Newspapers predicted that the president would be re-elected. روزنامه ها پیش بینی کردند که رئیس جمهور دوباره انتخاب خواهد شد. It’s difficult to predict the long-term effect of this decision مشکله که بشه نتایج بلند مدت این تصمیم رو […]
واژه «Elliptical»
Elliptical (adj)=oval; ambiguous, either purposely or because key words have been left out بیضی شکل، بیضی؛ مبهم، گنگ؛ فشرده، موجز، کوتاه؛ (دستور) (عبارت) حذف دار، دارای حذف؛ (اجزای جمله) مستتر، مقدر، محذوف، افتاده An elliptical billiard ball wobbles because it is not perfectly round; an elliptical remark baffles because it is not perfectly clear یک […]
جمله کوتا پندآموز انگلیسی همراه ترجمه (۵۶)
Decide where you want to be and don’t stop until you get there تصميم بگير ميخواى كجا باشى و تا وقتى به اونجا نرسيدى متوقف نشو . The ones who say you can’t and you won’t are probably the ones that are scared that you will اونهايى كه بهت ميگن “نميتونى” و انجامش نخواهى داد، […]
اصطلاح «Hang up» به چه معناست؟
Hang up فعل عبارتی (phrasal verb) Hang up به معنای “قطع کردن تماس تلفنی” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: end a phone call مثال: He didn’t say goodbye before he hung up او قبل از اینکه تلفن را قطع کند خداحافظی نکرد.
۳ اصطلاح / «خیلی رو داری» چی میشه؟
You have a lot of nerve خیلی رو داری Don’t butter me up هندونه زیر بغلم Don’t pick on me به من گیر نده
Wednesday, 30 October , 2024