ساختار پرکاربرد What if & Have you ever
ساختار بی نظیر What if What if= اگه……چی ?What if I don’t sleep اگه نخوابم چی؟ ساختار فوقالعاده پرکاربرد Have you ever Have you ever=آیا تا به حال ?Have you ever eaten ice cream آیا تا به حال بستنی خوردی؟
ساختار گذشته استمراری و ماضی بعید
ساختار گذشته استمراری ما از ساختار گذشته استمراری برای بیان کار هایی استفاده می کنیم که در گذشته در حال انجام بوده. I was studying من داشتم درس میخوندم. ساختار فوقالعاده کاربردی ماضی بعید ساختار ماضی بعید به این صورت است: Subject + had + past participle شکل سوم فعل […]
عبارات و افعال کاربردی (۱۰۱)
Bleed: To lose blood خون آمدن از Blind: Not able to see کور Block: To stop something from being done. To prevent movement بلوك،بلوك کردن Blood: Red fluid in the body خون Blow: To move with force, as in air دميدن Boat: Something built to travel on water that carries people or goods قايق Boil: […]
معانی مختلف “AS”
حرف اضافه: به عنوانِ My brother works in a factory as a manager قید مقایسه: به اندازه The weather this summer is as bad as last year حرف ربط: چون I went to bed at 9 pm as I had a plane to catch at 6 am حرف ربط: وقتی He was doing his […]
چند اصطلاح کاربردی /I’m in my element
!I’m in my element کِیفم کوکه! “I’m in my element,” he said happily او با خوشحالی گفت: کِیفم کوکه! ?What’s the use چه فایده؟ ?What’s the use of talking about it حرف زدن در موردش چه فایدهای داره؟ ?What’s the use of arguing with her بحث کردن با او چه فایدهای داره؟ ?What’s the use […]
چند اشتباه رایج گرامری (۵)
برای بیان عامل موفقیت در چیزی/کاری، از عبارت زیر استفاده میشود: key to a problem or situation عامل کلیدی یک مشکل/وضعیت The key to inflation is control of the money supply با توجه به توضیحات بالا، جملهی زیر اشتباه است: The key of our success is that we all worked very hard شکل صحیح جملهی […]
تفاوت Believe & Believe in
؛Believe in something ۱-باور داشتن به وجود [داشتن] چیزی مثل خدا یا شانس… I believe in you, you can do this من به شما اعتماد دارم، شما می توانید ان را انجام دهید. ?Do you believe in ghosts آیا به وجود داشتن روح اعتقاد داری؟ James still believes in Father Christmas جیمز همچنان به […]
اصطلاح «It’s not my cup of tea»
It’s not my cup of tea باب میلم نیست She is the apple of my eye نور چشم منه
عبارت «conjure up»
conjure up ۱-(با چشم بندی یا سحر و جادو) احضار کردن، ۲- به یاد آوردن، به خاطر خطور دادن to present to the mind; evoke or imagine He conjured up a picture of his childhood او تصویری از دوران کودکی خود ساخته است
درباره سندرم «پیتر پن»
Peter Pan syndrome سندرم پیتر پن : کسی که بالغ شده ولی مسئولیتهای یک فرد بالغ را بهعده نمی گیرد و کودک مآب است ؛Meaning A psychological state or condition in which a grown person cannot or refuses to act like an adult; a stubborn and persistent immaturity found in an adult person یک حالت […]
Saturday, 25 January , 2025