جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۱۱۳)
let the shadow of me the wanderer be separate and far from your shadow when one day we reach one another standing between us will be none other than God بگذار سایهی من سرگردان از سایهی تو، دور و جدا باشد روزی به هم رسیم که گر باشد کس بین ما،نه غیر خدا باشد فروغ […]
انتشار رمان جدید نویسنده برنده بوکر
رمان جدید نوشته ایان مکیوئن نویسنده برنده بوکر به نام «آنچه میتوانیم بدانیم»، آخر سال میلادی منتشر خواهد شد. به گزارش الفبای زبان، داستان این رمان جدید از ایان مکیوئن تقریباً یک قرن در آینده و در بریتانیایی روایت میشود که بخشهایی از آن که بهدلیل بالا آمدن آبها غرق شده است. مکیوئن درباره این […]
عبارات ترکیبی با واژه «impact»
a significant impact تاثیر چشمگیر و قابل ملاحظه a positive impact تاثیر مثبت a negative impact تاثیر منفی an environmental impact پیامد زیست محیطی a social impact تاثیر اجتماعی و فرهنگی an economic impact خسارات مالی- فشار اقتصادی a cultural impact تاثیرات فرهنگی a health impact ارزیابی اثر نهایی بر سلامت a long-term impact […]
برخی واژگان معادل آیلتسی/ «pupils» به چه معناست؟
Usually = generally Tourist = traveller World = Earth Necessary = essential Children = juveniles Develop =grow Students =pupils Modern =contemporary Traditional =conventional Young people =youth
واژگانی درباره «انتقاد کردن»
criticism, reproof, reprova, انتقاد Censorious انتقاد آمیز potshot انتقاد بی خودی flak انتقاد پر سر و صدا diatribe انتقاد تلخ و ناسزا آمیز bashing , censure, slam, stricture, roast انتقاد شدید Blast انتقاد شدید و ناگهانی squib انتقاد طنزآمیز lecture انتقاد طولانی hatchet job انتقاد غرض آمیز admonish انتقاد ملایم کردن Unexceptionable […]
تفاوت Beside و Besides
Beside به معنای پهلوی…، کنار… به عنوان حرف اضافه به کار میرود. Come and sit beside me بیا کنارم بنشین. Besides به معنی غیر از…، علاوه بر این… گذشته از این…، به علاوه به عنوان قید به کار میرود. Two other boys besides my brother climbed the dangerous rock دو پسر دیگر به غیر […]
۳ اصطلاح کاربردی/ معنی «You have my word» چیست؟
Don’t mess with me با من بحث / کل کل نکن! You have my word بهت قول میدم I will clean my room, Mom. You have my word اتاقم را تمیز خواهم کرد مامان، بهت قول میدم. ln the blink of an eye در یک چشم به هم زدن!
تفاوت دو واژه «Compliment» & «Complement»
Compliment تعریف کردن مثال: They paid him a high compliment آنها از او تعریف و تمجید کردند. Complement سِت، مکمل، کامل کردن مثال: Physical exercise can be a complement to medical treatment ورزش بدنی میتواند مکمل درمان پزشکی باشد.
بررسی ۳ واژه/ Diminish & Revise & Establish
Diminish کاهش دادن، کم کردن The noise gradually diminished as the car drove away صدا به تدریج کاهش یافت وقتی که ماشین دور شد. Revise بازنگری کردن، اصلاح کردن I need to revise my notes before the exam من قبل از امتحان باید یادداشتهایم را بازنگری کنم. Establish تأسیس کردن، بنیانگذاری کردن The company […]
۱۰ ضرب المثل انگلیسی معروف به همراه ترجمه فارسی (۱۳)
To beat a dead horse. آب تو هاون کوبیدن. Money doesn’t grow on trees. پول علف خرس نیست. After death, the doctor. نوشدارو بعد از مرگ سهراب. When in Rome, do as the Romans do. خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو. His days are numbered. پیمانهاش پر شده. All roads lead to Rome. هر جا […]
Saturday, 22 February , 2025