اصطلاح «از نو شروع کردن»
(to) Go back to the drawing board To start a task over because the last try failed; to start again from the beginning کاری را از سر گرفتن چون تلاش قبلی با شکست مواجه شده است، از اول/نو شروع کردن Frank’s new business failed, so he had to go back to the drawing board […]
ویژگی های اخلاقی افراد (۷)
Ambitious بلندپرواز Arrogant مغرور Confident با اعتماد به نفس Aggressive پرخاشگر Responsible مسئولیتپذیر Honest صادق Two faced آدم دو رو Tolerant صبور و بامدارا Loyal وفادار Stingy خسیس Cunning موذی
?Speak up,will you
Please speak a little louder لطفا کمی بلندتر صحبت کنید ?Could you please speak a little louder میشه لطفا کمی بلندتر صحبت کنید؟ I’m sorry, i can’t hear you متاسفم، صداتو نمی شنوم ?Speak up,will you بلند صحبت کنید، میشه؟
«A dark horse» + اصطلاح دیگر
Hold your horses صبر کن ؛ صبور باش A dark horse ادم مرموز و تودار و ناشناخته She’s a dark horse. I didn’t know she’d written a novel او ادم خیلی مرموز و توداری هستش. نمیدونستم که یک رمان نوشته. A horse of a different color قضیه متفاوت دیگر I’m talking about Iran, but […]
چند اصطلاح کاربردی و مهم (۱۱۲)
Keep me out of this منو قاطی این ماجرا نکن/ من رو از این ماجرا دور نگه دار Rolling in money تو پول غلط زدن Don’t spend your money like water پولت رو همینطوری الکی هدر نده/ خرج نکن Good old days یادش بخیر/ چه روزهايي بود There’s no time to spare وقتي براي تلف […]
چند جمله کاربردی (۹۵)
درس&مدرسه &دانشگاه Our new professor is really absent-minded استاد جدید ما خیلی حواسپرت است. Our new professor does not seem to be knowledgeable استاد جدیدمان بنظر نمیرسد باسواد باشد. I’ve not handed in/turned in my project yet من هنوز پروژهام را تحویل ندادهام. The new teacher has picked on me badly استاد جدیدمون بدجوری به […]
۸ ضربالمثل درباره «کار/تلاش»
All work and no play makes Jack a dull boy کار زیاد و بدون وقفه از انسان یه موجود خستهکننده درست میکنه ۲️⃣ Joseph′s been burning the candle at both ends for weeks, working two jobs during the week and a third on weekends بهشدت کار و تلاش کردن (از همه جهت به خود فشار […]
۴ عبارت کاربردی
She’s a keeper زن زندگیه You’re so cheeky خیلی پرویی Drop the act فیلم بازی نکن Keep your chin up اخماتو باز کن
۲ اصطلاح کاربردی
You are so mean= someone who’s stingy or ungenerous=unkind or unfair خیلی بدجنسی/گستاخ The middle of nowhere یک جای پرت، نا کجا آباد. He lives in a tiny house in the middle of nowhere اون تو یک خونه فسقلی تو یک جای دور افتاده و پرت زندگی میکنه
Bread line به چه معناست؟
Bread line= to be extremely poor خط فقر/بدترین شرایط زندگی Most students are on the breadline اکثر دانش آموزان در خط فقر هستند
Wednesday, 22 January , 2025