بایگانی‌های اصطلاحات پرکاربرد زبان - صفحه 18 از 33 - الفبای زبان
اصطلاح «از نو شروع کردن» 09 بهمن 1402

اصطلاح «از نو شروع کردن»

 (to)  Go back to the drawing board To start a task over because the last try failed; to start again from the beginning  کاری را از سر گرفتن چون تلاش قبلی با شکست مواجه شده است، از اول/نو شروع کردن    Frank’s new business failed, so he had to go back to the drawing board […]

ویژگی های اخلاقی افراد (۷) 09 بهمن 1402

ویژگی های اخلاقی افراد (۷)

Ambitious بلندپرواز Arrogant مغرور Confident با اعتماد به نفس Aggressive پرخاشگر Responsible مسئولیت‌پذیر Honest صادق Two faced آدم دو رو Tolerant صبور و بامدارا Loyal وفادار Stingy خسیس Cunning موذی

?Speak up,will you 03 بهمن 1402

?Speak up,will you

Please speak a little louder لطفا کمی بلندتر صحبت کنید ?Could you please speak a little louder میشه لطفا کمی بلندتر صحبت کنید؟ I’m sorry, i can’t hear you متاسفم، صداتو نمی شنوم ?Speak up,will you بلند صحبت کنید، میشه؟

«A dark horse» + اصطلاح دیگر 02 بهمن 1402

«A dark horse» + اصطلاح دیگر

Hold your horses صبر کن ؛ صبور باش  A dark horse  ادم مرموز و تودار و ناشناخته  She’s a dark horse. I didn’t know she’d written a novel  او ادم خیلی مرموز و توداری هستش. نمیدونستم که یک رمان نوشته.   A horse of a different color  قضیه متفاوت دیگر  I’m talking about Iran, but […]

چند اصطلاح کاربردی و مهم (۱۱۲) 19 دی 1402

چند اصطلاح کاربردی و مهم (۱۱۲)

Keep me out of this منو قاطی این ماجرا نکن/ من رو از این ماجرا دور نگه دار Rolling in money تو پول غلط زدن Don’t spend your money like water پولت رو همینطوری الکی هدر نده/ خرج نکن Good old days یادش بخیر/ چه روزهايي بود There’s no time to spare وقتي براي تلف […]

چند جمله کاربردی (۹۵) 19 دی 1402

چند جمله کاربردی (۹۵)

درس&مدرسه &دانشگاه Our new professor is really absent-minded استاد جدید ما خیلی حواس‌پرت است. Our new professor does not seem to be knowledgeable استاد جدیدمان بنظر نمیرسد باسواد باشد. I’ve not handed in/turned in my project yet من هنوز پروژ‌ه‌ام را تحویل نداده‌ام. The new teacher has picked on me badly استاد جدیدمون بدجوری به […]

۸ ضرب‌المثل درباره «کار/تلاش» 17 دی 1402

۸ ضرب‌المثل درباره «کار/تلاش»

 All work and no play makes Jack a dull boy کار زیاد و بدون وقفه از انسان یه موجود خسته‌کننده درست میکنه ۲️⃣ Joseph′s been burning the candle at both ends for weeks, working two jobs during the week and a third on weekends به‌شدت کار و تلاش کردن (از همه جهت به خود فشار […]

۴ عبارت کاربردی 12 دی 1402

۴ عبارت کاربردی

She’s a keeper زن زندگیه You’re so cheeky خیلی پرویی Drop the act فیلم بازی نکن Keep your chin up اخماتو باز کن

۲ اصطلاح کاربردی 11 دی 1402

۲ اصطلاح کاربردی

You are so mean= someone who’s stingy or ungenerous=unkind or unfair خیلی بدجنسی/گستاخ The middle of nowhere یک جای پرت، نا کجا آباد. He lives in a tiny house in the middle of nowhere اون تو یک خونه فسقلی تو یک جای دور افتاده و پرت زندگی میکنه

Bread line به چه معناست؟ 11 دی 1402

Bread line به چه معناست؟

Bread line= to be extremely poor خط فقر/بدترین شرایط زندگی  Most students are on the breadline اکثر دانش آموزان در خط فقر هستند