بایگانی‌های لغات پرکاربرد زبان - صفحه 17 از 22 - الفبای زبان
واژگان کاربردی(۹۴) 18 دی 1402

واژگان کاربردی(۹۴)

settled جمعیت دار، آباد، مقیم، مستقر، جای گیر، ثابت، آرام، صاف، معین، مقرر silent خموش، خاموش، ساکت، بیصدا، آرام، صامت، بیحرف sleepy خواب آلود slinky دزدکی، مخفی، خوش ژست slow آهسته، کند، تدریجی، کودن، تنبل، یواش، آهسته کردن یاشدن slow smooth سطح صاف، قسمت صاف هر چیز، هموار، نرم، روان، سلیس، بی تکان، بی مو، […]

ویژگی های اخلاقی افراد (۶) 17 دی 1402

ویژگی های اخلاقی افراد (۶)

لغات و صفات برای بیان شخصیت: ‏ funny: با مزه friendly :خونگرم serious : جدی confident : دارای اعتماد به نفس shy : خجالتی talkative : پر حرف creative : خلاق hardworking : کوشا jealous : حسود easygoing : بيخيال moody : دمدمی مزاج selfish : خودخواه

 ۱۱ معنی و کاربرد برای واژه‌ی just 17 دی 1402

 ۱۱ معنی و کاربرد برای واژه‌ی just

 همین چند لحظه‌ی پیش، به‌تازگی: The plane just landed in New York هواپیما همین چند لحظه‌ی پیش در نیویورک نشست.  الان، در حال حاضر: I’m just finishing my book من الان دارم کتابم را تمام میکنم.  درست (قبل/بعد/…): just after/before/over/ I got here just after nine من درست بعد از ساعت ۹ اینجا رسیدم. دقیقاً: […]

۲۱ صفت برای تعریف از یک چیز 16 دی 1402

۲۱ صفت برای تعریف از یک چیز

۲۱ صفت برای زمانی که یه چیزی به نظرتان خیلی خوب است یا میخواهید ازآن تعریف کنید. Great عالی/ خیلی خوب Fantastic خارق العاده Wonderful شگفت اور، شگفت انگيز Splendid باشکوه ،باجلال ،عالى Excellent عالی Amazing متحير کننده ،شگفت انگيز Incredible باور نکردنى Awesome خیلی پر ابهت The best بهترین Impressive برانگيزنده احساسات ،گيرا Breathtaking […]

کلمات مشابه (۱۵) 16 دی 1402

کلمات مشابه (۱۵)

Beard = ریش Bread = نان Bored = خسته Board = تخته_صعود کردن Broad = وسیع Abroad = خارج Breed = پرورش دادن

کلمات مشابه (۴) 16 دی 1402

کلمات مشابه (۴)

 Refer = اشاره کردن Differ = تفاوت داشتن Infer = نتیجه گیری کردن Offer = پیشنهاد کردن Confer = تجمع کردن Transfer = انتقال دادن Prefer = ترجیح دادن Suffer = آزار رساندن

close-knit & Sedentary به چه معناست؟ 13 دی 1402

close-knit & Sedentary به چه معناست؟

close-knit=a close-knit community متحد و صمیمی/همبسته close-knit relationship Sedentary نشسته، تمایل به گذراندن زمان زیادی در حالت نشسته تا حدودی غیرفعال است، غیر متحرک، My doctor says I should start playing sports because my lifestyle is too sedentary دکترم می گوید باید ورزش را شروع کنم زیرا سبک زندگی من خیلی کم تحرک است  

واژگان کاربردی(۹۳) 12 دی 1402

واژگان کاربردی(۹۳)

Evolving (در حال تکامل) Fearless (بی باک) Zzzzz( فقط خواب، خوابالو) Charming(جذاب ) Jolly (شنگول ،شاد) Eccentric ( عجیب ، غیر عادی) Majestic (با شکوه، با عظمت)

واحد های شمارش (۲) 11 دی 1402

واحد های شمارش (۲)

a pair of shoes یک جفت کفش a drop of water یک قطره آب a bunch of grapes یک خوشه انگور a bunch of flowers یک دسته گل a lump of coal یک تکه زغال a stack of plates یک دسته بشقاب a row of seats یک ردیف صندلی ▫a string of beads یک رشته […]

واژگان ضروری (۹۳) 11 دی 1402

واژگان ضروری (۹۳)

a single room اتاق یه نفره a double room اتاق دو نفره twin beds اتاق دو تخته a single bed تخت یه نفره a double bed تخت دو نفره airport فرودگاه bus station / stop ایستگاه اتوبوس the town center مرکز شهر the port بندر hospital بیمارستان hotel هتل motel مسافرخونه travel agency آژانس مسافرتی […]