بایگانی‌های اصطلاحات ضروری 504 - صفحه 25 از 56 - الفبای زبان
دو اصطلاح  push your luck& Just my luck 17 آبان 1402

دو اصطلاح push your luck& Just my luck

Just my luck بخشکی شانسس/ گند بزنن به شانس ما Just my luck, they’d sold out by the time I got there ایی بخشکی شانسسس! اونا همه رو فروخته بودن وقتی ک من رسیدم اونجا دیگ! The last ticket was sold a minute before I got there just my luck آخرین بلیط یک دقیقه قبل […]

تا دم در بدرقه تون میکنم +چند اصطلاح دیگر 17 آبان 1402

تا دم در بدرقه تون میکنم +چند اصطلاح دیگر

Help yourself از خودتون پذیرایی کنید Make yourself at home اینجارو منزل خودتون بدونید Do this more often بیشتر از این کارا بکنید We would like to see more of you دوست داریم شمارو بیشتر ببینیم I’ll see you to the door تا دم در بدرقه تون میکنم

تفاوت بين Excuse me & Sorry & Pardon me 16 آبان 1402

تفاوت بين Excuse me & Sorry & Pardon me

  عبارت excuse me معمولا قبل از اينكه شما براي ديگری مزاحمت کوچک یا ناراحتی (inconvenient) ايجاد كنيد استفاده ميشود:  ?Excuse me, can I have your number ببخشيد، ميشه شماره تون رو داشته باشم؟  ?Excuse me, could you tell me the way to the heaven منو ببخشيد، ميشه راه بهشت را به من بگوييد؟   […]

جملات کابردی برای تاکسی گرفتن در خیابان 16 آبان 1402

جملات کابردی برای تاکسی گرفتن در خیابان

جملات_مفید تاکسی گرفتن در خیابان ?Do you know where I can get a taxi کجا ميتونم تاکسی بگيريم. ?Where to, sir /madam کجا آقا / خانم؟ ?Where are you heading, sir / madam مسيرتون کجاست آقا / خانم؟ I’m going to the Hinton Hotel ميخوام برم هتل هيلتون.  ?Can you take me to the Hilton […]

 پارسال دوست، امسال آشنا+ چند اصطلاح دیگر 16 آبان 1402

 پارسال دوست، امسال آشنا+ چند اصطلاح دیگر

Long time no see  پارسال دوست، امسال آشنا This name rings a bell  این اسم برام آشناست He is my distant acquaintance از آشناهای دور من است. I made his acquaintance at a party  من در یک مهمانی با او آشنا شدم. I have a nodding acquaintance with him در حد سلام علیک با او […]

جملات و اصطلاحات کاربردی (۱۰۳) 16 آبان 1402

جملات و اصطلاحات کاربردی (۱۰۳)

That’s just a guts feeling ‎این فقط یک احساس درونییه follow your heart ببین دلت چی میگه My heart is heavy ‎ دلم گرفته است Don,t bottle up your heart/feeling احساستو قایم نکن..حرف دلتو بزن.. I’m blowing some steam on ‎ دارم عقده دلم رو خالی می کنم That’s very truthful of me ‎ با […]

چند جمله کاربردی (۹۴) 16 آبان 1402

چند جمله کاربردی (۹۴)

I’m depressed افسرده شدم. I’m feeling low حالم گرفته است. I’m feeling down پکرم. I’m feeling a little blue احساس دلتنگی می کنم. I’m feeling mentally under the weather بی حوصله ام I’m in the doldrums غمگینم I’m down in the dumps حالم گرفته است.

چند اصطلاح کاربردی (۱۰۲) 15 آبان 1402

چند اصطلاح کاربردی (۱۰۲)

My way or the high way یا هر چی من میگم یا هیچی   To pop the question خواستگاری کردن She is tight-lipped ذهنش قرص است (راز دارهِ) He always tried to blacken my name او همیشه تلاش می کنه “اعتبار” من وخراب کنه

چند جمله و عبارت معمولی 15 آبان 1402

چند جمله و عبارت معمولی

As easy as that به همین راحتی As you know همانطور که میدانی As you wish هر جور راحتی As you wish , God خدایا راضی ام به رضای تو At this time of night این وقت شب Acting such a baby بچه بازی در میاری Act your age تو بزرگ شدی دیگه All and […]

اصطلاح Basket case به چه معناست؟ 13 آبان 1402

اصطلاح Basket case به چه معناست؟

Basket case  خسته و درمانده، کوفته، عاجز و وامانده  After working a 12-hour day and then coming home and cooking dinner for her family, Tanya felt like a basket case تانیا وقتی پس از ۱۲ ساعت کار روزانه به خونه برگشت و برای خانواده شام پخت، احساس درماندگی نمود.   I was so worried about […]