«Turn back the hands of time» به چه معناست؟
Turn back the hands of time بازگویی، بازآفرینی یا بازگشت به گذشته. If I could turn back the hands of time, I would make sure to put on sunscreen before going outside every day اگر میتوانستم زمان را به عقب برگردانم، هر روز قبل از بیرون رفتن از کرم ضد آفتاب استفاده میکردم. A snob= […]
اصطلاح «stand on ceremony»
stand on ceremony تعارف کردن – رودربایستی داشتن Don’t stand on ceremony تعارف نکن Please sit down and make yourself comfortable, we don’t stand on ceremony here لطفا بنشین و راحت باش. ما اینجا تعارف نداریم. Come on. Don’t stand on ceremony here at home بیا داخل، اینجا در خانه تعارف نکن .
عباراتی برای گفتن «خونسردیتو حفظ کن»
وقتی میخواهید به یه نفر بگید خونسردیشو حفظ کنه calm down آروم باش take it easy جدی نگیر stay calm خونسرد باش be patient صبور باش hold on to yourself خودتو کنترل کن don’t worry نگران نباش you don’t have to worry نباید نگران باشی there is no need to worry نیازی نیست که نگران […]
۴ اصطلاح کاربردی/ Pull strings
It couldn’t hurt to find out حالا فهمیدنش که ضرری نداره Pull strings پارتی بازی کردن Couldn’t agree more کاملا موافقم green with envy حسادت کردن
برخی عبارات در نامه نگاری های رسمی
عبارات زیر نمونه هایی از عبارات مورد استفاده در نامه نگاری انگلیسی رسمی می باشد. To agree with = در موافقت با As agreed = در تایید As far as I’m concerned = از آنجاییکه من نگران (علاقه مند) … هستم As per your request= طبق درخواست شما In compliance with= در موافقت با، بر […]
۲اصطلاح کاربردی/ hit the nail on the head
دو هزاری افتادن…فهمیدن.. The penny drops She looked confused for a moment, then suddenly the penny dropped اولش گیج میزد ولی یهو دوهزاریش افتاد. ?Has the penny dropped دوهزاریت افتاد؟ I hadn’t realized that Tom was in love with Mary, but When I saw how he looked at her, the penny finally dropped اولش نمیدونستم […]
۲ اصطلاح کاربردی/ to fall for sth
کشیدن غذا to dish out I’ll dish it out, and you take it to the table من غذا رو میکشم شما ببر سر میز. ?Jon, could you dish some rice out for me, please جان میشه لظفا یه کم برنج برام بکشی؟ گول و فریب چیزی رو خوردن to fall for sth He told me […]
رایج ترین شغلها به زبان انگلیسی (۱۱)
adviser مشاور apprentice کارآموز chief executive مدیر عامل اجرایی executive مدیر PA دستیار شخصی operator اپراتور clerk منشی officer افسر managing director مدیرعامل acting بازیگری
۴ اصطلاح کاربردی/ kick up your heals/ Land your self in trouble
kick up your heals کارهایی رو بکن که دوست داری- خوش بگذرون Throw cold water on توی ذوق کسی زدن- دلسرد کردن یک نفر Drive a wedge between us این مسئله داره بین ما جدایی می ندازه- شکاف افتادن در روابط Land your self in trouble خودت را در دردسر می اندازی
نکته گرامری درباره فعل Prefer
prefer یکی از افعال پرکاربرد در زبان انگلیسی است که از آن استفاده میکنیم تا نشان دهیم چیزی یا کاری را به دیگری ترجیح میدهیم.برای جملهسازی با این کلمه بهتر است گرامر آن را بدانید. بعد از فعلprefer هم شکل ing دار فعل به کار میرود و هم مصدر با to. در زبان انگلیسی دو […]
Monday, 23 December , 2024