a bit out of it
کمی خارج از چیزی/ در حال خود نبودن She was lying on the sofa, a bit out of it a bit out of it synonyms for a bit out of it =dizzy=bewildered=lack of communication روی مبل دراز کشیده بود، کمی بیرون از آن I didn’t know anyone at the party, and I felt really out […]
درباره فعل discuss
فعل discuss با هیچ حرف اضافه ای نمی آید
overtone
overtone=connotation, hint, implication, undercurrent, intimation مفهوم/ اشاره/ضمنی/فرعی Definition: (noun) An ulterior, usually implicit meaning or quality; an implication or a hint. Often used in the plural Usage: There were overtones of discontent in his speech
brainwave
brainwave brainwave synonyms of brainwave= a sudden clever idea= brainstorm= insight جرقه ذهنی/ ناگهانی ایده ای هوشمندانه به ذهن رسیدن/بصیرت .I couldn’t see how I could get home from the station – then I had a brainwave نمیتوانستم ببینم چگونه میتوانم از ایستگاه به خانه برگردم سپس یک جرقه ذهنی(فکری به کلم زد) زدم.
Lost at sea
Lost at sea=To be puzzled=perplexed, or completely confused مردد بودن/ سردگمی/گیج و ناتوان در تصمیم گیری/ I tried to do well in this class, but I’ve been lost at sea since we started من سعی کردم در این کلاس خوب عمل کنم اما زمانی که شروع می شود سردرگم و مردد می شوم.
Go with the flow
Go with the flow شرایط را پذیرفتن و آرام بودن/ مثال: I never know what to expect when I’m with them, so I’ve learned that the best thing to do is just go with the flow من هرگز نمی دانم وقتی با آنها هستم چه انتظاری داشته باشم، بنابراین آموخته ام که بهترین کار این […]
wind blow/ وزش باد
امروز باد می وزد.It’s windy today باد سردی می وزد.A cold wind is blowing این باد تا استخوان نفوذ می کند.This wind cuts like a knife باد در میان درختان زوزه می کشد.The wind is howling through the trees هوا طوفانی است.It’s stormy طوفان دیشب خسارات فراوانی ببار آورد.The storm last night did a lot […]
مکالمه شماره (۸)
Helloسلام.?How do you doحال شما چطور است؟?How’s it goingاوضاع چطوره؟?Good, and youخوب است، شما چطوري؟.You re welcomeخواهش می کنم..Have a nice dayروز خوبی داشته باشید..I’m sorryمتأسفم. ببخشید!.That’ s OKخوب است..I like itآن را دوست دارم..Good afternoonعصر بخیر?Pardon meببخشید چی فرمودید؟?How much is itقیمتش چند است؟?Where do they goآنها کجا می روند؟.Let s do the showبگذار […]
چند عبارات و اصطلاح (۸۲)
به پاس خدماتش in recognition of his/her service He was presented with a gold watch in recognition of his service to the company به پاس خدماتش برای این شرکت یک ساعت(مچی) طلا به اون اهدا شد. شخصی رو دعوا کردن tell somebody off I told her offدعواش کردم کلاس نزار Don’t put on airs صبر […]
چند عبارت و اصطلاح (۸۱)
I am worriedدلم شور میزنه Good old daysیاد اون روزها بخیر Stick to your jobبچسب به کارت God willingانشاالله Back to workبه کارت برس It’s all your faultهمش تقصیر تو است Hold your wordsحرف دهنتو بفهم As you wishهر جور راحتی
اصطلاح Hit the hay
معمولا این اصطلاح به طور غیررسمی استفاده می شود به معنای رفتن به رخت خواب است. Hit the hay=go to bed I am exhausted. Time to hit the hay من خسته هستم وقت رفتن به رخت خواب است
اصطلاح «In eggs» به چه معناست؟
اصطلاح in ages در زبان عامیانه بسیار رایج است. in ages معمولا زمانی بکار برده می شود که شما بخواهید بگویید ‘خیلی وقت’ است کسی را ندیده اید. مثال : ?A: have you seen Jack recently B: No, I haven’t seen him in ages جک را اخیرا ندیدی؟ نه، خیلی وقته که ندیدمش
اصطلاح I beg to differ
this job is demanding این کار پر زحمتی است I don’t have the heart دلشو ندارم I beg to differ مخالفم، باهات موافق و هم عقیده نیستم keep an open mind پیش داوری نکن، قضاوت ممنوع
تورج رهنما مترجم و شاعر درگذشت
تورج رهنما، مترجم، شاعر و پژوهشگر پیشکسوت در ۸۷ سالگی درگذشت. الفبای زبان؛ اردشیر بهجت، مدیر انتشارات بهجت با اعلام این خبر به ایسنا، گفت: «با اندوه فراوان، درگذشت دکتر تورج رهنما، ادیب، نویسنده، مترجم و استاد دانشگاه تهران را به اطلاع میرسانیم. ایشان از چهرههای برجسته فرهنگ و ادب ایران بودند که سالها در […]
آغاز ثبتنام ناشران داخلی برای نمایشگاه کتاب
ناشران فعالِ سراسر کشور میتوانند از بیستم تا بیستوهشتم اسفند (۱۴۰۳) برای حضور در سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران ثبتنام کنند. به گزارش الفبای زبان به نقل از روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، ثبتنام ناشران داخلی برای حضور در سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از روز دوشنبه (بیستم اسفند ۱۴۰۳) آغاز میشود. ناشران […]
انتشار داستانهای چاپنشده «هارپر لی»
هشت داستان کوتاه منتشرنشده از نویسنده کتاب «کشتن مرغ مقلد» با عنوان «سرزمین شیرین ابدی» در سال جاری منتشر خواهد شد. به گزارش الفبای زبان، داستانهای کوتاهی که هرگز قبلاً دیده نشده و توسط هارپر لی نوشته شدهاند، در سال جاری منتشر خواهند شد. هشت داستان کوتاه که قبل از آنکه هارپر لی شروع به […]
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۱۱۶)
Laugh when you can Apologize when you should Let go of what you can’t change تا میتونی بخند. وقتی لازمه معذرت خواهی کن. هرچیزی رو که نمیتونی تغییر بدی رها کن. Suddenly, tears well up in my eyes I choke in my burning chest, ah But why then can we not be this way […]
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۱۱۵)
Nothing happens by accident. God always has a purpose for everything هیچ چیز اتفاقی پیش نمیاد. خدا همیشه یه هدفی برای همه چیز داره “If you want to be happy, do not dwell in the past, do not worry about the future, focus on living fully in the present” “اگر می خواهید شاد باشید، در […]
رفتاردرمانی برای کودکان اوتیستیک چیست؟
در حالی که هیچ درمان مشخصی برای اوتیسم وجود ندارد، اما اوتیسم قابل کنترل است و روشهای درمانی زیادی برای کاهش علائم اوتیسم وجود دارد. اوتیسم (ASD) باعث مشکلات مختلفی در کودک میشود که اکثراً عبارتند از: اختلالاتی در زمینهی ارتباطات، تماس چشمی، مهارتهای اجتماعی، ابراز احساسات و رفتار. چنین چالشهایی باعث مشکل در انجام […]

چند اصطلاح کریسمسی/ Cancel someone’s Christmas به چه معناست؟
Cancel someone’s Christmas (کسی رو کشتن/ کسی رو نابود کردن) If he keeps bugging me, I’m gonna cancel his Christmas Christmas came early (سورپرایز خوشایند و غیرمنتظره) Christmas came early for Disney. Their latest film made $45 million dollars in its opening weekend Like turkeys voting for Christmas (تصمیم گرفتن برای پذیرفتن شرایطی که نتایج […]

اصطلاحات پر تکرار در نامه نگاری انگلیسی / Referring your letter of
عباراتی که بیشتر در شروع نامه به کار برده می شود. In reply to your letter = در پاسخ نامه شما To meet a demand = برای برآوردن تقاضا We must apologies for = ما باید پوزش بخواهیم برای We wish to inform you that = ما مایل هستیم به استحضار شما برسانیم که We […]

Collocations with impact؛ عبارات ترکیبی با واژه «impact»
a significant impact تاثیر چشمگیر و قابل ملاحظه a positive impact تاثیر مثبت a negative impact تاثیر منفی an environmental impact پیامد زیست محیطی a social impact تاثیر اجتماعی و فرهنگی an economic impact خسارات مالی- فشار اقتصادی a cultural impact تاثیرات فرهنگی a health impact ارزیابی اثر نهایی بر سلامت a long-term impact […]
Wednesday, 12 March , 2025