کتاب سال «واتراستونز» معرفی شد
اثری از «کاترین راندل» به عنوان کتاب سال واتراستونز ۲۰۲۳ انتخاب شد. به گزارش ایسنا و به نقل از گاردین، «موجودات غیرممکن» نوشته «کاترین رندل» به عنوان کتاب سال جایزه ادبی «واتراستونز» سال ۲۰۲۳ معرفی شد. این رمان ادبیات کودک، داستان مجمعالجزایری را روایت میکند که در آن موجودات جادویی زندگی میکنند. علاوه بر «موجودات […]
چند واژه درباره جاسوسی
clandestine مخفی- سری human sources جاسوسها electronic sources of espionage جاسوسی از طریق شنود، ویروس و غیره espionage جاسوسی espionage service سرویس جاسوسی
Lifeblood به چه معناست؟
Lifeblood = most essential لازم و حیاتی/ عامل حیاتی He is the essence, the lifeblood, the very marrow of the team او جوهره، خون حیاتی و مغز تیم است the movement of coal was the lifeblood of British railways حرکت زغال سنگ عامل حیاتی راه آهن بریتانیا بود What gives the series lifeblood is […]
اصطلاح «Look the other way» به چه معناست؟
Look the other way به عمد چیزی را نادیده بگیرید/دور از آنچه عادی یا مورد انتظار است/به روی خود نیاوردن. They’re not really entitled to a discount but the sales manager decided to look the other way آنها واقعاً حق تخفیف ندارند، اما مدیر فروش تصمیم گرفت به روی خود نیاورد Most of […]
اصطلاح «دست انداختن کسی»
Pulling someone’s leg دست انداختن کسی/ کسی را اذیت کردن !You’re pulling my leg! is another way of saying I don’t believe what you’re saying” or “You must be joking ?Is it really your car or are you pulling my leg واقعا ماشین شماست یا داری منو دست می ندازی؟
اصـــطلاحات عاشقانه
To fall for someone عاشق کسی شدن I fell for her in a big way. She’s gorgeous بدجور عاشقش شدم. خیلی خوشگله To find Mr. Right /Miss Right شخص ایده آل (موردعلاقه) Rita is always hoping to find Mr. Right but so far she has not had any luck ریتا امیدواره که مرد […]
اصطلاح «Fall behind»
Fall behind = Get behind عقب افتادن، عقب ماندن To lag, to fail to keep up Eve fell behind in her studies and finally had to drop out of school ایو در درسهایش عقب افتاد و سرانجام مجبور شد ترک تحصیل کند If you get behind in your car payments, the finance company may repossess […]
اصطلاح «That doesn’t count»
That doesn’t count اون حساب نیست. اون قبول نیست. کافی نیست. (اون عملی که انجام دادی) به درد نمیخوره، جبران نمیکنه. That course does not count towards your degree این درس جزو واحدهای ضروری برای گرفتن مدرکت به حساب نمیاد. “اون قبول نیست” I did five pushups today + That doesn’t count! You need […]
فعل عبارتی Look on
Look on= To watch as a spectator= to observe ناظر بودن، تماشاگر بودن، نظارهگر بودن I stayed with my son at his first soccer practice and looked on as the coach worked with the boys در اولین تمرین فوتبال پسرم من هم موندم و تمرینات مربی را با بچهها تماشا کردم. Hundreds of people […]
اصطلاح «Butt of a joke» به چه معناست؟
Butt of a joke هدف شوخی؛ شخص یا موضوع مورد تمسخر یا تمسخر I was the butt of the joke یعنی من محور جوک بودم. شوخی، من رو هدف قرار داد. من موضوع خنده بودم. My big brother loves to tease me—every time he opens his mouth, I’m the butt of the joke برادر […]
«walk of life» به چه معناست؟
walk of life عبارت قابل شمارش walk of life به موقعیتی که یک فرد در جامعه دارد، به ویژه نوع شغلی که دارد اشاره می کند. به مثال های زیر توجه کنید: from every walk of life/from all walks of life Members of the gym include lawyers, teachers, plumbers, and hairdressers – people […]
اصطلاح «fish out of water» به چه معناست؟
fish out of water=to be in an uncomfortable situation راحت نبودن – موذب بودن She was the only girl at the party not in a formal dress and she felt like a fish out of water
اصطلاح «save for a rainy day» به چه معناست؟
save for a rainy day برای روز مبادا ذخیره کردن Luckily she had saved some money for a rainy day خوشبختانه اون مقداری پول برای روز مبادا کنار گذاشته بود. My parents want me to save $100 from every paycheck for a rainy day but that’s almost half my salary since I only work […]
«بولوار مرداویج» منتشر شد
کتاب داستان «بولوار مرداویج» نوشته امیر فرضاللهی راهی بازار کتاب شد. به گزارش الفبای زبان، در پشت جلد این کتاب ٱمده است:«بولوار مرداویج» بولواری پر از سرخوشی، شادی، شور زندگی و غلیان هیجان و احساس. تجربه زیستن با همه خطرات و خاطرات. بولواری که به ما بزرگشدن آموخت؛ آزمون و خطا پیشکش. بولواری که شناخت […]
کتاب تازه شفیعی کدکنی در راه است
کتاب «مقاماتِ حاتمی: مناقِب ضیاءُالدین حاتمیِ جُوَینی» با تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی منتشر میشود. به گزارش الفبای زبان، در نوشته پشت جلد این کتاب، آمده است: این کتاب، مناقب یا مقامات ضیاءُالدین حاتمیِ جُوَینی است، عارفی از خراسان قرن ششم هجری که اندکی پس از وفات وی تالیف شده است و آینهای است […]
«زنی در بوینوس آیرس» راهی بازار کتاب شد
مجموعه داستان «زنی در بوینوس آیرس» نوشته عماد عبادی راهی بازار کتاب شده است. به گزارش الفبای زبان، این مجموعه داستان که شامل ۲۲ داستان کوتاه با تنوعی از موضوعات گوناگون است، در نشر واج منتشر شده است. تعدادی از عناوین این مجموعه داستان عبارتند از «مشی و مشیانه»، «پاروزن»، «کلاغ آباد»، «شال سرخ شال […]
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۹۹)
Champions keep playing until they get it right قهرمانان تا زمانی که به نتیجه برسن به بازی ادامه میدن. It doesn’t matter who hurt you, or broke you down, what matters is who made you smile again اين مهم نيست که کي به تو صدمه زده، يا تورو شکسته، مهم اينه که کي باعث شده […]
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۹۸)
Talking about our problems is our biggest addiction, Break the habit, talk about your joy بزرگترین اعتیاد ما آدمها حرف زدن از مشکلاتمونه. بشکنید این عادت رو، از خوشیها حرف بزنید. O heart! the grief of love, again, thou sawest what it did When the heart-ravisher went; and with the beloved, fidelity-observing, what it did […]
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۹۷)
Talking about our problems is our biggest addiction, Break the habit, talk about your joy بزرگترین اعتیاد ما آدمها حرف زدن از مشکلاتمونه. بشکنید این عادت رو، از خوشیها حرف بزنید. O heart! the grief of love, again, thou sawest what it did When the heart-ravisher went; and with the beloved, fidelity-observing, what it did […]
اصطلاحی برای «تابلو بودن» در انگلیسی
a dead giveaway تابلو بودن . چیزی که خیلی معلومه His camera is a dead giveaway that he is a tourist از دوربینش تابلوه که طرف یه توریسته The suit’s a dead giveaway he is a rich man از لباساش تابلوه که آدم مایه داریه. His accent is a dead giveaway he is an American […]
History of ladies first تاریخچه اصطلاح «Ladies First»
History of ladies first اصطلاح خانم ها مقدم ترند از کجا آمده است؟ Long time ago, A man and a woman were madly in love.They wanted to marry, But parents didn’t approve They decided to suicide together, and planned to jump from a mountain The man could not bear to see his Sweet Heart Fall, […]
بیست و ششمین نمایشگاه بینالمللی «ادبیات غیرداستانی»؛ ناشران ایرانی در نمایشگاه بینالمللی «ادبیات غیرداستانی» مسکو
با همکاری رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در فدراسیون روسیه بیش از ۱۰۰ عنوان کتاب از ناشران مختلف کشورمان در بیست و ششمین نمایشگاه بینالمللی «ادبیات غیرداستانی» مسکو به مخاطبان روس عرضه شد. به گزارش الفبای زبان از تارنمای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، در بیست و ششمین نمایشگاه بینالمللی «ادبیات غیرداستانی» که از ۱۵ […]
Saturday, 11 January , 2025