چند عبارت تشویقی انگلیسی
There you go خوبه؛ ادامه بده Keep up the good work كار خوبت رو ادامه بده Keep it up ادامه بده Good job كار خوب I’m so proud of you بهت افتخار ميكنم Right on خوب؛ عالي
a bit out of it
کمی خارج از چیزی/ در حال خود نبودن She was lying on the sofa, a bit out of it a bit out of it synonyms for a bit out of it =dizzy=bewildered=lack of communication روی مبل دراز کشیده بود، کمی بیرون از آن I didn’t know anyone at the party, and I felt really out […]
درباره فعل discuss
فعل discuss با هیچ حرف اضافه ای نمی آید
overtone
overtone=connotation, hint, implication, undercurrent, intimation مفهوم/ اشاره/ضمنی/فرعی Definition: (noun) An ulterior, usually implicit meaning or quality; an implication or a hint. Often used in the plural Usage: There were overtones of discontent in his speech
چند عبارات و اصطلاح (۸۲)
به پاس خدماتش in recognition of his/her service He was presented with a gold watch in recognition of his service to the company به پاس خدماتش برای این شرکت یک ساعت(مچی) طلا به اون اهدا شد. شخصی رو دعوا کردن tell somebody off I told her offدعواش کردم کلاس نزار Don’t put on airs صبر […]
back in the saddle
back in the saddle به روال عادی برگشتن/ اوضاع تحت کنترله! saddle= زین اسب I started working out at the gym again and it feels great to be back in the saddle The chairman is back in the saddle after his heart attack
at top speed
at top speed =maximum speed=as fast as possible با حداکثر توان و سرعت حرکت کردن I always seem to be running round at top speed به نظر می رسد همیشه با حداکثر سرعت در حال دویدن هستم Their top speed is very nearly 200 miles per hour حداکثر سرعت آنها بسیار نزدیک به ۲۰۰ مایل […]
?at school or in school
هر دوی این عبارت درست است منتهای باید بدانیم در چه موقعیتی باید از هرکدام استفاده کنیم.از عبارت at school وقتی که می خواهیم یک شمای کلی یا حالت فیزیکی راجع به حضور کسی یا چیزی که در جایی حضور دارد استفاده می کنیم، منظورمان حضور فرد در یک مکان کلی است . توضیح دیگری […]
پسوندهای فعل ساز
پسوندهای فعل ساز عبارتند از: en- en – er- ify -ate -ize whiten = white+en سفید کردن (white= سفید) flitter(flit)= flit+er بال زدن (flit= پرواز کردن) intensify=intense+ify تشدید می شود (intense = شدید، قوی) originate=origin+ate سرچشمه گرفتن (origin = ریشه، نسب) realize=real+ize فهمیدن/پی بردن (real = واقعی)
!Do time
Do time حبس/ زندانی کشیدن برای مدتی مثال: .He has been doing time in a federal penitentiary او مدتی را در یک زندان ندامتگاه فدرال گذرانده است. end up doing =end up doing something به آخر رسیدن کار یا چیزی/ آخر و عاقبت به چیزی ختم شدن مثال: I ended up doing all the work […]
Saturday, 23 November , 2024