واژه ای برای افراد یا چیزهای «کنه» 22 آبان 1403

واژه ای برای افراد یا چیزهای «کنه»

 Clingy=a clingy person stays close to & depends on a person who is taking care of them   شخصی که همش به ما می چسبه / کنایه از کنه بودن شخصی، مثل بچه ای که با مادرش می چسبد و از او جدا نمی شود/ وابسته-آویزان Jimmy is a clingy child جیمی یک بچه وابسته […]

بایگانی‌های عبارت واژگان - صفحه 19 از 141 - الفبای زبان
چند فعل کاربردی/ مرتکب جرم شدن/ سر قول خود ماندن 12 خرداد 1403

چند فعل کاربردی/ مرتکب جرم شدن/ سر قول خود ماندن

Lose ones temper عصبانی شدن Keep a promise سر قول خود ماندن Have an interest علاقه داشتن Open fire on شلیک کردن به Make a speech سخنرانی کردن Resist temptation وسوسه نشدن Lay the table میز رو چیدن Commit a crime مرتکب جرمی شدن Lead the way راه را نشان دادن

چند فعل کاربردی/ لکنت زبان/ مِن مِن کردن 12 خرداد 1403

چند فعل کاربردی/ لکنت زبان/ مِن مِن کردن

افعال مربوط به صحبت کردن: whisper————–پچ پچ کردن murmur————-زمزمه کردن mumble————من من کردن mutter————زیر لب سخن گفتن shout———–فریاد زدن scream———–جیغ کشیدن stammer———-لکنت داشتن افعال مربوط به دهان: breathe———–نفس کشیدن yawn ———–خمیازه کشیدن cough———-سرفه کردن sneeze ———-عطسه کردن sigh———-آه کشیدن hiccup———–سکسکه کردن snore——–خروپف کردن

به آدم پر رو و نامحترم چی بگیم؟ 12 خرداد 1403
Responses to Rudeness:

به آدم پر رو و نامحترم چی بگیم؟

 !What a cheek ببین خیلی پر رویی بس کن دیگه! I’m amazed they had the cheek to ask in the first place من شگفت زده هستم که آنها در وهله اول این همه رو داشتند که بپرسند.   ?how dare you چطور جرئت کردی؟ ?How dare you pick up the phone and listen in on […]

اصطلاح «Walk off with» به معنیست؟ 09 خرداد 1403

اصطلاح «Walk off with» به معنیست؟

Walk off with=Win easily فعل عبارتی (phrasal verb) Walk off with دو معنی دارد یکی به معنای«به راحتی برنده شدن» است. معنی دوم آن به معنای «دزدیدنم چیزی» است. در بخش اول عبارت «Walk off with» به معنای به راحتی برنده شدن/ بُردن به کار برده شده است. She walked off with the top prize […]

افعال عبارتی «Look for» & «Pass out» 09 خرداد 1403

افعال عبارتی «Look for» & «Pass out»

Look for=Try to find فعل عبارتی (phrasal verb) Look for به معنای دنبال (چیزی یا کسی) گشتن/پیش بینی کردن، نگران بودن    I’ve been LOOKING FOR all their hidden files, but I can’t find them anywhere من در جستجوی همه پرونده های مخفی آنها هستم، اما آنها را در هیچ جایی پیدا نمی کنم. Pass […]

فعل عبارتی «Ask over» 09 خرداد 1403

فعل عبارتی «Ask over»

Ask over=Invite=ask round= invite ask in  فعل عبارتی (phrasal verb) Ask over به معنای “دعوت کردن”است/درخواست داشتن They have ASKED us OVER for drinks on Friday اونها روز جمعه ما رو به نوشیدنی دعوت کردند. We’re asking some friends over for dinner on Saturday night ما چند دوست برای شام شنبه شب دعوت کردیم I […]

عباراتی با Owe 09 خرداد 1403

عباراتی با Owe

I owe you an apology من به تو یک عذرخواهی بدهکارم! I still owe on the car من هنوز بابت ماشین بدهکارم I owe you a drink بهت یک نوشیدنی بدهکارم I owe you my thanks مدیون تو هست/یکی طلب من به شما She still owes me for all the times I’ve helped her out […]

عبارت «To be honest» 07 خرداد 1403

عبارت «To be honest»

عبارت “To be honest” رو چه در ابتدای جمله تون و چه در انتهاش میتونید بکار ببرید.این عبارت می تواند به معنای «راستش را بخواهی/صادقانه» معنی می شود. به این مثالها توجه کنید:   To be honest, I think you’re really good at soccer راستشو بخوای فکر کنم تو در فوتبال خیلی ماهر هستی. I […]

واژه «spite» 05 خرداد 1403

واژه «spite»

 spite کینه، بدخواهی،خشمگین کردن، کینه ورزیدن He is jealous and full of spite او حسود و پر از کینه است You only denied his request out of  spite فقط از روی کینه توزی درخواست او را رد کردی.

واژه «versatile» 05 خرداد 1403

واژه «versatile»

versatile=able to do many different things or to adjust to new conditions چندکاره چندمنظوره، چندکاربردی، همه فن حریف، زیرک، متحرک، روان، همه کاره، تطبیق پذیر He was a versatile guitarist, and recorded with many leading rock bands او یک گیتاریست همه فن حریف بود و با بسیاری از گروه های موسیقی پیشرو راک ضبط کرد […]