چند اصطلاح کنایه وار در موقعیت های حواس پرتی افراد
در فرهنگ خودمان اگر کسی حواس پرتی کند و وسیله ای را جابگذارد شاید به او بگیوییم «خسته نباشی» یا «صبح بخیر»و …. در زبان انگلیسی هم اصطلاحاتی برای این موقعیت در نظر گرفته شده است. در چنین موقعیتهایی در انگلیسی محاورهای و” Slang “امریکایی از واژهی” Fail “به کنایه استفاده میشه. همچنین از دو […]
اصطلاح that explains it + دو اصطلاح دیگر
Oh, that explains it پس قضیه این بوده! !You sold me منو متقاعد کردی! Bury the hatchet کدورت ها رو کنار بزار
اصطلاح Cost an arm and a leg
Cost an arm and a leg=To be very expensive cost a fortune=cost the earth خیلی لوکس و گران قیمت/هم قیمت خون آدم That luxury car must have cost him an arm and a leg آن ماشین لوکس باید برای او خیلی گران /به قیمت خون آدم است
اصطلاح آتش بس!
bury the hatchet=end a quarrel or conflict and become friendly آتش بس کردن/ صلح کردن Jerry and Cindy had been avoiding each other since the divorce, but I saw them together this morning, so they must have buried the hatchet جری و سیندی از زمان طلاق از یکدیگر دوری می کردند، اما من امروز صبح […]
اصطلاح Call it a day
Call it a day=To stop working or to end an activity برای امروز بسه/ دست کشیدن از کار I’m getting a bit tired now let’s call it a day من الان دارم کمی خسته می شوم برای امروز کافی است.
اصطلاح Cold feet
Cold feet=Feeling nervous or hesitant about doing something احساس اضطراب و ترس / تردید/ I was going to try bungee jumping, but I got cold feet می خواستم بانجی جامپینگ را امتحان کنم، اما اضطراب /ترس دارم
اصطلاح All in the same boat
All in the same boat=In a similar situation, in the same position در وضعیت یکسانی هستیم/ شرایط یکسان/دچار همان مخمصه Everyone’s got too much work we’re all in the same boat همه کار زیادی دارند شرایط همه ما یکسان است
I’m on to you + دو اصطلاح دیگر
I’m done talking دیگه حرفی ندارم As far as it goes تا حدودی I’m on to you آمار تو دارم
اصطلاح گذشته درگذشته!
Let bygones be bygones=forget past offences گذشته ها گذشته/ گذشته درگذشته! letting bygones be bygones, leaving our past in our past, is a helluva way of owning every bit of happiness available to us by throwing away any scrap of unnecessary stress in our life گذشته ها گذشته، رها کردن گذشتهمان در گذشتهمان، راهی بینظیر […]
I’m speechless + دو اصطلاح دیگر
I’m speechless زبانم بند آمده The choice is yours انتخاب با توئه I’m not convinced متقاعد نشدم
اصطلاح Take a sip
Get well soon زودتر خوب شو I kid you not شوخی نمی کنم Take a sip یه قُلپ بخور
Thursday, 14 November , 2024