تفاوت Get on/ Get in/Get out/ Get off
get in / Get on سوار شدن ,داخل شدن get out/ get off پیاده شدن ,خارج شدن Get on: از get on برای وسایل حمل و نقلی استفاده می کنن که بتونیم داخلشون وایسیم و راه بریم مثل اتوبوس ،قایق،قطار یا هواپیما برای مثال: I got on the bus and went home […]
عبارت فعلی «Fix up»
Fix up=To repair or put back in good condition; to arrange a date or an engagement for another person ١- تعمیر کردن، مرمت کردن؛ ۲- جور کردن، درست کردن Since my visiting friend didn’t have a date for dinner, I fixed her up with a friend of mine. They got along very well together از […]
عبارت «For once»
For once=This one time, for only one time برای یکبار، فقط یکبار، برای یک بار هم که شده For once I was able to win a game of golf against Steve, who is a much better player than I am فقط یک بار توانستم در بازی گلف، استیو را که خیلی از من بهتر بازی […]
عبارت «For sure» و عبارات هم معنی آن
For sure = For certain=Without doubt بدون شک، مسلما، مطمئنا، صد در صد I know for certain that Gene will move back to Washington next month صد در صد مطمئنم که جین ماه آینده به واشنگتن برخواهد گشت. In the dark, I couldn’t tell for sure whether it was Polly or Sarah who drove by […]
واژگانی درباره «انتقاد کردن»
criticism, reproof, reprova, انتقاد Censorious انتقاد آمیز potshot انتقاد بی خودی flak انتقاد پر سر و صدا diatribe انتقاد تلخ و ناسزا آمیز bashing , censure, slam, stricture, roast انتقاد شدید Blast انتقاد شدید و ناگهانی squib انتقاد طنزآمیز lecture انتقاد طولانی hatchet job انتقاد غرض آمیز admonish انتقاد ملایم کردن Unexceptionable […]
«pack heat» به چه معنی است؟
pack heat=to carry a gun اسلحه به همراه داشتن Someone in the crowd who was packing heat has been taken away by the Secret Service guys یک نفر در جمعیت که اسلحه را بسته بندی می کرد توسط بچه های سرویس مخفی برده شده است ?Can you believe that some of these kids […]
نحوه استفاده از ” It’s time” در موارد مختلف
چنانچه زمان کاری برای ما فرا رسیده باشد، و برای انجام آن کار دیر نشده باشد یا به عبارت دیگر برای انجام کار وقت داشته باشیم از زمان حال ساده استفاده می کنیم. It’s time to go. The train leaves in half an hour وقت رفتن است. قطار نیم ساعت دیگر حرکت می کند در […]
درباره Vac
Vac=vacation, holiday مرخصی- تعطیلات Origin : short for “vacation” ?Are you going overseas in the long vac ?I’m looking for a job over the vac. Any ideas Variety :This is typically used in British English but may be used in other varieties of English too
عباراتی درباره مو /ponytail
ponytail دم اسبی a center parting فرق وسط a side parting فرق کنار spiky موی سیخ سیخی shaved تراشیده dyed hair موی رنگ شده anti-dandruff ضد شوره conditioner نرم کننده implants کاشت ( مو) greasy hair موی چرب wig کلاه گیس dandruff شوره
۳ واژه Reiterate/Cherishment/Extend
Reiterate این گزینه به معنای تکرار کردن، تصریح کردن است Cherishment این گزینه به معنای قدردانی، گرامی داشتن، احترام است. Extend این گزینه به معنای توسعه دادن، منبسط کردن است.
واژگان کاربردی (۱۰۷)
abate: فروکش کردن، فرونشستن، تنزل recede: کنار کشیدن، عقب کشیدن، پس رفتن subside: فروکش کردن، نشست کردن persist: سماجت کردن، پافشاری کردن، اصرار کردن recede: کنار کشیدن، عقب کشیدن insist: اصرار ورزیدن، پافشاری کردن adhere: چسبیده بودن، جور بودن، وفادار ماندن ascend: بالا رفتن، صعود کردن prompt: چالاک، سریع، آماده sluggish: تنبل، لش، آهسته رو […]
Friday, 22 November , 2024