اصطلاح «مهمون من باش» به انگلیسی
My treat مهمون من باش من حساب میکنم When we say something is “my treat,” it means we are offering to pay for something for example, when we pay for a friend’s meal in a restaurant Put your money away this is my treat پول خود را کنار بگذارید مهمان من هستید. Let’s go […]
Midas touch
Midas touch اصطلاحاً دست به خاک می زند طلا می شود/فرد موفق در امور مالی This idiom comes from the story of King Midas, who turned everything he touched into gold. It’s used to say that someone is very successful in their business ventures and has an easy time making money این اصطلاح از داستان […]
Break the bank
Break the bank گران قیمت/ هزینه زیاد to be very expensive or too expensive نکته: این اصطلاح معمولا در جملات منفی استفاده می شود Buy a car that’s dependable but won’t break the bank as in I guess the price of a movie won’t break the bank
put on a happy face
Mind your step جلوی پاتو نگاه کن Watch your step مواظب جلوی پات باش mind (one’s) step هشدار دادن به کسی با احتیاط راه برود watch one’s step این عبارت اغلب به عنوان یک پند و اندرز، مراقبت در راه رفتن استفاده می شود. Yours sincerely به معنی ارادتمند شما؛ یک راه رسمی برای پایان […]
…Be Half Hearted
Have a Change of Heart تغییر عقیده و نظر دادن Follow your heart به نوای قلبت گوش کن Heart speaks to heart ضرب المثل «دل به دل راه داره» Open your heart با فردی مطمئن از احساساتت صحبت کردن- درد دل کردن one’s heart skips a beat قلبم از خوشحالی یک لحظه نزد My heart […]
چند اصطلاح کاربردی (۸۰)
Hang in there بی خیال نشو/ تحمل کن Hit the sack رفتن خوابیدن (من رفتم بخوابم) It’s not rocket science پیچیده نیست / آپولو نمیخوای هوا کنی Let someone off the hook کسی را برای چیزی مسئول ندانستن It’s not rocket science مختصر بگو/ خلاصه کن Miss the boat بسیار دیر است No pain, no […]
چند اصطلاح کاربردی (۷۹)
Are you high? بالایی؟چیزی زدی؟یک اصطلاح عامیانه است که وقتی طرف مقابل چیزی میگه یا یه جوری رفتار میکنه که انگار حالت طبیعی نیست زبونم بند اومدWords fail me CUT TO THE CHASE vs BEAT AROUND THE BUSH معنی و معادل اصطلاحCUT TO THE CHASE سر اصل مطلب رفتن، حاشیه نرفتن، صاف سراغ اصل موضوع […]
چند اصطلاحات پلیسی
hands upدستا بالا Don’t moveتکون نخور hit the dirtبخواب رو زمین hand over your gunاسلحه ات رو تحویل بده frisk himجست و جوی بدنیش کنین/بگردینش spread themدست و پات رو باز کن bandit territory شهر هرت
چند اصطلاح نیمه کاربردی (۷۸)
A blessing in disguise نعمتی نهانی A dime a dozen صدتا یه غاز Beat around the bush طفره رفتن Better late than never دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است Bite the bullet دندان روی جگر گذاشتن Break a leg موفق باشید به تنهایی Call it a day متوقف کردن کار کردن روی چیزی به […]
چند اصطلاح (۷۷)
The apple of sb’s eye نور چشمی Wishes don’t wash the dishes با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمیشه No by any manner of means به هیچ وجه،به هیچ نحوی You hit the nail on the head زدی تو خال،درست حدس زدی Hung up on someone به کسی دل بستن Curiosity killed the cat!!! فضولی […]
اصطلاح Through thick and thin
Through thick and thin در هر شرایط- در هر سختی و آسانی under all circumstances, no matter how difficult To stay with someone or something “through thick and thin” is to persevere through good times as well as bad مثال: She stood beside her friend through thick and thin
Monday, 23 December , 2024