انواع افعال برای تمام شدن در انگلیسی
تمام شدن چیزهای مصرفی مثل قهوه در فنجان، کاغذ دفتر ،آب یا چایی در لیوان، مواد غذایی و … I ‘m out of coffee. قهوه م تمام شد I ‘m out of tea.چایی م تمام شد I ‘m out of paper. کاغذم تمام شد تمام شدن زمان چیزی که در یک بازه زمانی اتفاق […]
cyberbullying به چه معناست؟
Bully آدم قلدر، شاخ و شونه کشیدن cyberbullying the use of electronic communication to bully a person قلدرمجازی / یعنی کسی که با ابزار الکترونیکی برای اشخاص شاخ و شونه میکشه، مزاحمت سایبری / فضای مجازی=cyber
کاربرد Where & Whereabouts
Where VS. Whereabouts وقتی با where سوال شود ما باید آدرس دقیق محل رو بدیم به مثال توجه کنید : ?Where is the restaurant The restaurant is on 10 main street right next to the park Whereabouts یعنی حدودا” ، تقریبا” ?Whereabouts is the restaurant .The restaurant is close to the park
صادق هدایت که بود و چه کرد؟
منبع: ایسنا/ هفتاد و دو سال از روزی که صادق هدایت تصمیم گرفت دیگر زندگی نکند میگذرد. به گزارش الفبای زبان به نقل از ایسنا، «در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره در انزوا روح را آهسته میخورد و میتراشد. این دردها را نمیشود به کسی اظهار کرد چون عموما عادت دارند که این دردهای […]
تفاوت older&elder
از older برای گفتن اینکه فردی (از لحاظ سنی) بزرگ تر از فردی دیگر است استفاده می شود. از این کلمه برای صحبت کردن در مورد قدمت مکان ها، ساختمان ها، اشیاء… هم استفاده می شود. James is older than Richard جیمز از ریچارد بزرگ تر است. This building is older than most of the […]
واژه «Foe»
Foe : an enemy دشمن، عدو، خصم، معاند friend and foe دوست و دشمن one of his political foes یکی از دشمنان سیاسی او
عبارات و افعال با Stand
Collocations with stand Stand back عقب ایستادن Stand by کناری کسی ماندن Stand down کناره گیری کردن Stand for… مخفف….بودن Stand in جایگزین کسی شدن Stand out متمایز بودن/ نمایان بودن Stand over بالای سر کسی ایستادن Stand up ایستادن/ بلند شدن
کلماتی که با فعل « Break» می آیند
Collocations With Break Break a habit ترک عادت Break a promise شکستن عهد و پیمان Breaking off an engagement برهم زدن نامزدی Break the news to sb خبر داغ “به کسی دادن” Break the silence شکستن سکوت Break sb’s heart شکستن دل
یکی از کاربردهای فعل ترکیبی get around
یکی از کاربردهای فعل ترکیبی get around معنی ‘رفت و آمد کردن’ را بیان می کند، یعنی اینکه شخصی مثلا در یک شهر به مکانی یا مکان هایی برود. این رفت و آمد کردن مثلا ممکن است به واسطه شغل باشد، یا ممکن است شخصی به عنوان جهانگر وارد شهری شود و طبیعتا برای […]
روشهای مختلف بیان چهارعمل اصلی ریاضیات
Mathematics ریاضیات( چهار عمل اصلی) به روشهای مختلف بیان چهارعمل اصلی دقت کنید: شش به اضافه دو می شود هشت. Six plus two equals eight Six and two is eight هفت منهای چهار می شود سه. Seven minus four equals three اگر از هفت چهار تا کم کنیم می شود سه. Seven taken away […]
واژه «Dowdy »
Dowdy slovenly= untidy نا مرتب؛ کثیف؛ بی ریخت، بی قواره، از مد افتاده؛ (به طعنه) بد لباس She tried to change her dowdy image by buying a fashionable new wardrobe او سعی کرد با خرید یک کمد لباس جدید شیک وجهه نا مرتبش را عوض کند.
Thursday, 23 January , 2025