۳ اصطلاح انگلیسی/ «Over my dead body» به چه معناست؟
Neck of the woods در منطقه با همسایگی چیزی یا کسی بودن Needle in a haystack یافتن سوزن درانبار کاه /تلاش سخت برای پیدا کردن چیزی Over my dead body محاله بزارم انجامش بدی/ مگر ازجنازه من رد شی انجام شه
۳ اصطلاح کاربردی/ A dime a dozen به چه معناست؟
Zero sum game اصطلاح ریاضی طور- بازی مجموع صفر ، بازی صفر مجموع loose cannon غیرقابل کنترل، غیرقابل پیش بینی/ آدم آتش به اختیار / آدمی که بدون فکر کاری را می کند A dime a dozen چیز بی ارزش و ساده برای بدست آوردن
تفاوت right now و right away
وقتی میگیم right now یعنی همین الان، همین حالا، حال حاضر Example: I’m washing the dishes right now من الان دارم ظرف هارو میشورم. اما right away یعنی بی درنگ، بدون تاخیر Example: I need to talk to your boss right away من باید فوری با رئیست صحبت کنم
فعل عبارتی «Clear off» به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) Clear off به معنای “جایی را به سرعت ترک کردن” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Leave somewhere quickly مثال: As soon as the trouble started, we cleared off همون موقع که دردسر شروع شد ما به سرعت آنجا را ترک کردیم.
۴ اصطلاح کاربردی/ Knock off به چه معناست؟
Keep your head دست و پاتو گم نکن! Such a guy این دیگه کیه! Knock off قیمت رو کم کن Out of spite از سر لجبازی و کینه!
فعل «Chase off» به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) Chase off به معنای “کسی را مجبور به ترک کردن یا فرار کردن از جایی” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Force a person to leave or go away مثال: The dog chased the postal worker off سگ کارمند اداره پست را فراری داد.
بیستودومین جشنواره «کتاب و رسانه» فراخوان داد
فراخوان بیستودومین دوره جشنواره «کتاب و رسانه» منتشر شد. در این دوره از جشنواره، آثاری قابل پذیرش خواهند بود که از اول مهرماه ۱۴۰۲ تا سیویکم شهریورماه ۱۴۰۳ منتشر شده باشند. به گزارش الفبای زبان از ستاد خبری سیودومین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران، علاقهمندان به شرکت در بیستودومین دوره جشنواره «کتاب و رسانه» […]
واژه ای برای افراد یا چیزهای «کنه»
Clingy=a clingy person stays close to & depends on a person who is taking care of them شخصی که همش به ما می چسبه / کنایه از کنه بودن شخصی، مثل بچه ای که با مادرش می چسبد و از او جدا نمی شود/ وابسته-آویزان Jimmy is a clingy child جیمی یک بچه وابسته […]
چند اصطلاح کنایه وار در موقعیت های حواس پرتی افراد
در فرهنگ خودمان اگر کسی حواس پرتی کند و وسیله ای را جابگذارد شاید به او بگیوییم «خسته نباشی» یا «صبح بخیر»و …. در زبان انگلیسی هم اصطلاحاتی برای این موقعیت در نظر گرفته شده است. در چنین موقعیتهایی در انگلیسی محاورهای و” Slang “امریکایی از واژهی” Fail “به کنایه استفاده میشه. همچنین از دو […]
تراکنش موفق بود (به انگلیسی)؟
?Did it go through تراکنش موفق بود؟ جوابها: It went through(موفق بود) it was approved(موفق بود) Let me check it was declined (موفق نبود)
Sunday, 5 January , 2025