کاربرد as در زبان انگلیسی 29 آبان 1403

کاربرد as در زبان انگلیسی

تهیه و تنظیم: ساراکوشا/ «as» در جمله می‌تواند در نقش‌های مختلفی به کار برود و معنی‌های متفاوتی را منتقل کند. این نقش‌ها عبارت‌اند از: حرف اضافه حرف ربط قید در ادامه نقش و کاربرد as در زبان انگلیسی به صورت مجزا بررسی شده و مثال‌هایی برای درک بهتر شما ارائه شده است. کاربرد as به […]

بایگانی‌های آموزش گرامر - صفحه 25 از 46 - الفبای زبان
پیشوند هایی که تعداد و شمارش را نشان میدهند 15 مهر 1402

پیشوند هایی که تعداد و شمارش را نشان میدهند

Number Prefixes: پیشوند هایی که تعداد و شمارش را نشان میدهند. پیشوند bi , di : به معنای دو میباشد. مانند: Biplane, bicycle, biped, bilateral, bifocal, bilingual, dichotomy, diode, dioxide, digraph, divalent پیشوند poly, multi : به معنای چندین؛ بسیار میباشد. مانند: Polyglot, polygon, polygamy, polyandry, polysemy, polytechnic, multiform, multi-lateral, multiracial,multi-purpose پیشوند -hemi, semi, demi […]

عبارات مورد استفاده برای بیان تکرار 15 مهر 1402

عبارات مورد استفاده برای بیان تکرار

Frequentlyاغلب Generallyعموما Hardly everخیلی بندرت Hourlyساعتی Many timesبدفعات Monthlyماهیانه Most timesاکثر اوقات Nearly alwaysتقریبا همیشه Neverهرگز Normallyبطور طبیعی Not oftenنه زیاد Occasionallyبندرت

یک ساختار پرکاربرد برای بیان اشتیاق به کاری(۱) 08 مهر 1402

یک ساختار پرکاربرد برای بیان اشتیاق به کاری(۱)

ing + فعل + I’m so keen on خیلی مشتاقم … نکته: بعد از این ترکیب فعل حتما به صورت ing می آید I’m so keen on learning English خیلی مشتاقم انگلیسی یاد بگیرم. I’m so keen on seeing you خیلی مشتاقم ببینمت. I’m so keen on going to the gym خیلی مشتاقم که برم […]

تفاوت allow of و allow for 08 مهر 1402

تفاوت allow of و allow for

فعل allow for (همچنین make allowance for) به معنی “با احتساب” است. It will take thirty minutes to get to the station, allowing for the traffic delays سی دقیقه طول می کشد تا به ایستگاه برسید، با احتساب تاخیر ترافیک. فعل allow of زمانی بکار می رود که بخواهیم بگوییم انجام کاری “جایی برای کاری […]

درباره واژه own 08 مهر 1402

درباره واژه own

نکته: کلمۀ own به معنی داشتن صاحب بودن، مالک بودن -با صفات ملکی ترکیب شده جای اسم را می گیرد و آن را ضمیر مشترک می نامند. این ضمیر در تمام اشخاص به یک صورت است و جنبۀ تأکید دارد. مثال: He took the money which was his ownاو پولی را که مال خودش بود […]

تفاوت If I was با If I were 08 مهر 1402

تفاوت If I was با If I were

If I was you, I would try to find a new job If she was here, she would explain the situation گاهی if I was یا if she was‌ صحیح است! به مثال‌های زیر دقت کنید: If I was late for class, the teacher gave me extra homework If he was asked a question, he […]

پسوند اسم ساز «t» 08 مهر 1402

پسوند اسم ساز «t»

verb + (t) —-> noun weigh————> weightوزن داشتن(کردن)——–> وزن think———-> thoughtفکر کردن————-> فکر fly————> flightپرواز کردن——–>پرواز receive———> receiptدریافت کردن——> رسید(قبض) produce——–> product تولید کردن———> محصول complain———-> complaint شکایت کردن——–> شکایت see —————-> sight دیدن ————-> بینایی join —————> joint وصل کردن ———–> مفصل

پسوند اسم ساز  «ment» 08 مهر 1402

پسوند اسم ساز «ment»

verb + ment ———-> noun agree——–> agreementموافقت کردن—–> موافقت employ———–> employmentاستخدام کردن——–> استخدام judge————> judgementقضاوت کردن———–>قضاوت develop ———> developmentتوسعه دادن———–>توسعه improve ——–> improvementبهبود بخشیدن———->بهبودی retire ———–> retirementبازنشست شدن—->بازنشستگی encourage–> encouragementتشویق کردن ———–>تشویق advertise—–>advertisementتبلیغ کردن ———–> تبلیغ treat ————> treatmentدرمان کردن———–> درمانرفتار کردن ———–> رفتار punish ————> punishmentتنبیه کردن———–> تنبیه manage——–> managementمدیریت کردن——-> مدیریت measure —–> […]

تفاوت in & within در زمان 01 مهر 1402

تفاوت in & within در زمان

The difference between ” in & within” when speaking about time تفاوت in & within در ذکر زمان I will come back in an hour من پس از یک ساعت دیگر برمی گردم استفاده از حرف اضافه ی” in “این است که آن شخص پس از یک ساعت برمی گردد یعنی بیشتر از مدت زمان […]

…I shouldn’t have 27 شهریور 1402

…I shouldn’t have

I shouldn’t have….. من نباید باهاش ازدواج میکردمI shouldn’t have got married to him من نباید بهش میگفتمI shouldn’t have told him من نباید بهش کمک میکردمI shouldn’t have helped him من نباید بهش فکر میکردمI shouldn’t have thought about him من نباید میدیدمشI shouldn’t have seen him