۳ اصطلاح کاربردی انگلیسی/ «از تو بعیده» به انگلیسی 04 آذر 1403

۳ اصطلاح کاربردی انگلیسی/ «از تو بعیده» به انگلیسی

It’s unlike you از تو بعیده… It doesn’t make sense با عقل جور در نمیاد you are a looker تو خیلی جذابی

بایگانی‌های اصطلاحات زبان انگلیسی - صفحه 62 از 95 - الفبای زبان
سلام برسون! 20 شهریور 1402

سلام برسون!

در زبان فارسی ما از این عبارت خیلی استفاده می کنیم، «سلام منو برسون» برای این منظور از این عبارت خیلی ساده می توانیم استفاده کنیم: please tell her hello for me and that I wish her well=Give her my best Give her my best سلام منو بهش (مونث) برسون Give him my best سلام […]

!hit me up 20 شهریور 1402

!hit me up

you have a call waiting پشت خطی داری ?what do you take me for منو چی فرض کردی تو؟ I’m eager to see you من خیلی مشتاقم که ببینمت hit me up=contact me بهم زنگ بزن/باهام در تماس باش hit me up= ask someone for something یک اصطلاح محاوره ای و غیررسمی

چند اصطلاح پر کاربرد در زمان بی پولی 20 شهریور 1402

چند اصطلاح پر کاربرد در زمان بی پولی

چند اصطلاح پر کاربرد در زمان بی پولی I have no moneyهیچ پولی ندارم I’m strapped for cashدست و بالم خالیه I can’t afford itتوانایی خریدش رو ندارم I’m pennilessبی پولم I’m flat brokeهیچ پولی ندارم I’m skintبی پولم

fully aware 20 شهریور 1402

fully aware

fully aware=having knowledge= conscious=aware of danger کاملا آگاه /هوشیار She wasn’t fully aware of the moment when the audience started applauding او کاملاً از لحظه ای که تماشاگران شروع به کف زدن کردند آگاه نبود

چند جمله کاربردی (۹۳) 18 شهریور 1402

چند جمله کاربردی (۹۳)

Do it on privateبه طور محرمانه آن را انجام بده. Keep it to yourselfپیش خودت بمونه. Sorry for interruption / interrupting youببخشید که حرف شما را قطع می‌کنم. I couldn’t make sense of what you saidنتوانستم از چیزی که گفتید سر در بیاورم. I didn’t want to offend youمنظور بدی نداشتم (نمی‌خواستم ناراحتت کنم). ؟Am […]

چند اصطلاح کاربردی (۹۵) 14 شهریور 1402

چند اصطلاح کاربردی (۹۵)

Have been to see به دیدن چیزی رفتن Sara had been to see his boss to confirm his job for next summer سارا برای تایید کارش برای تابستان آینده به دیدار رئیسش رفته بود Fix upجور کردن Jose had taken a couple of his buddies along to see if he could fix up work for […]

چند اصطلاح کاربردی (۹۴) 14 شهریور 1402

چند اصطلاح کاربردی (۹۴)

ever sinceاز اون موقع، از وقتی که She’s wanted to be a firefighter ever since she was a young girlاز اون موقع که یه دختر بچه بود میخواست آتشنشان بشه on displayدر معرض دید The statue gotta be on displayمجسمه باید در معرض دید باشد after youاول شما (مثلا در وارد شدن به جایی یا […]

چند اصطلاح کاربردی (۹۳) 14 شهریور 1402

چند اصطلاح کاربردی (۹۳)

Drop the actفیلم بازی نکن Come cleanراستشو بگو Come againدوباره بگو I don’t buy itباور نمی‌کنم I’m easyبرام فرقی نداره Off with youبرو پی کارِت

اصطلاح Get into deep water 08 شهریور 1402

اصطلاح Get into deep water

Get into deep water گرفتار مشکلات جدی شدن/دردسر بزرگ The director knew he’d be in deep water if he didn’t mention his wife in his acceptance speech کارگردان می‌دانست که اگر در سخنرانی پذیرش، نامی از همسرش نبرد، دچار مشکلات جدی ای خواهد شد I missed work again because I had to study for my […]

اصطلاح hard hit 08 شهریور 1402

اصطلاح hard hit

be hard hit تحت تاثیر قرار گرفتن/ آسیب دیدن New Zealand and Australia were particularly hard hit by the war نیوزلند و استرالیا به‌ویژه تحت تأثیر جنگ قرار گرفتند. Along the East Coast, towns hard hit by Superstorm Sandy are kicking off summer در امتداد ساحل شرقی، شهرهایی که توسط ابرطوفان سندی شدیدا آسیب دیده […]