۳ اصطلاح کاربردی/ «بی رحم بودن» به انگلیسی 03 آذر 1403

«Screw the pooch» به چه معناست؟
۳ اصطلاح کاربردی/ «بی رحم بودن» به انگلیسی

Screw the pooch مرتکب اشتباه مهمی شدن / سوتی جدی ای دادن   Settle the score تنبیه کردن/ انتقام گرفتن از اشتباه یا بی عدالتی گذشته Take no prisoners سنگ دلی و بی رحمی کردن؛ رحم نکردن

بایگانی‌های اصطلاحات زبان انگلیسی - صفحه 50 از 95 - الفبای زبان
اصطلاح You remind me of 16 آبان 1402

اصطلاح You remind me of

زمانی که می خواهیم بگوییم تو منو یاد فلان چیز می ندازی از این عبارت ترکیبی استفاده می کنیم: …You remind me of   مثال: You remind me of my past تو منو یاد گذشته خودم میندازی. You remind me of my late mother تو منو یاد مادر مرحومم میندازی. You remind me of my […]

چند اصطلاح کاربردی (۱۰۲) 15 آبان 1402

چند اصطلاح کاربردی (۱۰۲)

My way or the high way یا هر چی من میگم یا هیچی   To pop the question خواستگاری کردن She is tight-lipped ذهنش قرص است (راز دارهِ) He always tried to blacken my name او همیشه تلاش می کنه “اعتبار” من وخراب کنه

چند اصطلاح روزمره (۱۰۱) 15 آبان 1402

چند اصطلاح روزمره (۱۰۱)

They cannot handle it ازعهده اش برنمیان، Dream on مگه خوابشو ببینی Pick on someone your own size با يکی شوخی کن که هم قد خودت باشه Help yourself بفرمایید میل کنید Be tough as nails سرسخت باش مثل میخ (به فارسی:مثل کوه استوار)

اصطلاح شنیدن موضوعی از یک منبع موثق 14 آبان 1402

اصطلاح شنیدن موضوعی از یک منبع موثق

Straight from a horse’s mouth= you hear it from the person who has direct personal knowledge of it شنیدن موضوعی از یک منبع موثق   I don’t believe it that she did it. I’m going to go to ask her and hear it straight from the horse’s mouth من باور نمی کنم که او این […]

اصطلاح Either now or never 14 آبان 1402

اصطلاح Either now or never

Either now or never یا الان یا هیچوقت Don’t mess me up با من کل کل نکن He always gets on my nerve همش رو اعصابم

اصطلاح Basket case به چه معناست؟ 13 آبان 1402

اصطلاح Basket case به چه معناست؟

Basket case  خسته و درمانده، کوفته، عاجز و وامانده  After working a 12-hour day and then coming home and cooking dinner for her family, Tanya felt like a basket case تانیا وقتی پس از ۱۲ ساعت کار روزانه به خونه برگشت و برای خانواده شام پخت، احساس درماندگی نمود.   I was so worried about […]

اصطلاحی درباره وسواس یا اشتغال ذهنی داشتن 13 آبان 1402

اصطلاحی درباره وسواس یا اشتغال ذهنی داشتن

To have a bee in one’s bonnet=To be extremely busy=to be preoccupied or obsessed with something  خود واژه Bee به معناز زنبور است/ اشتغال ذهنی یا وسواس یا دلمشغولی داشتن/    He has a serious problem. So, he has a bee in his bonnet about removing the problem  او یک مشکل جدی دارد. بنابراین ذهنش […]

عبارات مورد استفاده در موقعیت آدم فراموش کار 13 آبان 1402

عبارات مورد استفاده در موقعیت آدم فراموش کار

It slipped my mind یادم رفت.  I lost my train of thought رشته افکارم پاره شد.  I have memory like a sieve حافظه‌م داغونه.  I don’ t remember you شما رو بخاطر نمیارم.  I can’ t place you شما رو بجا نمیارم.

عبارات کاربردی (۱۰۰) 13 آبان 1402

عبارات کاربردی (۱۰۰)

Be creative خلاق باش Be relaxed آرام باش Be motivated باانگیزه باش Be educated تحصیل کرده باش Be thoughtful با ملاحظه باش Be kind مهربان باش Be determined مصمم باش Be good خوب باش

اصطلاح From A to Z 13 آبان 1402

اصطلاح From A to Z

From A to Z=from beginning to end= completely  از اول تا آخر، از سیر تا پیاز، به طور کامل  He knows the subject from A to Z  او از سیر تا پیاز موضوع را ‌می‌داند He knows the Bible from A to Z. See full dictionary entry for A او کتاب مقدس را از سیر […]