چجوری به انگلیسی بگیم “سه سوت”؟
۱- In no time (at all) ۲- Before you know it ۳- As quick as a flash ۴- in a jiffy ۵- In two shakes of a lamb`s tail ۶- In a Flash ۷- in the blink of an eye ۸-in a sec. ۹- in a split second ۱۰- in a heart beat ۱۱- […]
اصطلاح «سوتی دادن»
سوتی دادم در زبان انگلیسی: I made a blunder I made a boo boo I goofed up
یک ساختار پرکاربرد (۱۰)
یک ساختار پرکاربرد نه تنها…، بلکه… Not only …, but also به مثال زیر توجه کنید: She’s not only hardworking, but also very clever او نه تنها سختکوش، بلکه بسیار باهوش است
اصطلاح «مدیون شما هستم»
هرگاه بخواهید بگویید « شما به گردن من خيلى حق داريد یا مدیون شما هستم» از عبارات زیر استفاده نمایید: I’m deeply indebted to you I’m forever indebted to you I owe you so much I can’t repay you for what you did for me I am in debt to you greatly
اصطلاحات تلفنی (۲)
گوشي را نگهدار Hold on, Hang on تلفن را قطع کن Hang up the phone خط مشغول است The line is busy خط خراب است The line is bad کي پشت خط است؟ Who is on the line? گوشي را بردار Pick up the phone به تلفن جواب بده Answer the phone من تلفن راجواب […]
چند ترکیب کاربردی برای بیان اشتیاق به چیزی
۱۰ راه برای نشان دادن علاقه نسبت به چیزی یا کسی” I’m into it بهش علاقمندم I’m keen on it منو جذب میکنه I’m fond of it بهش علاقمندم It appeals to me به من حال میده / می چسبه It’s to my liking دوسش میدارم I’m crazy about it دیوونشم I’m attached to it […]
چند اصطلاح کاربردی (۱۰۹)
I am worried دلم شور میزنه Good old days یاد اون روزها بخیر Stick to your job بچسب به کارت God willing انشاالله Back to work به کارت برس It’s all your fault همش تقصیر تو است Hold your words حرف دهنتو بفهم As you wish هر جور راحتی
اصطلاح واکنش «تعصبی و از روی احساسات»
Knee-jerk reaction واکنش ناگهانی، بدون فکر زیاد و از روی احساسات. از روی تعصب واکنش نشون دادن. حرکت سریعه /یک معنی هم داره یعنی آدم عوضی، آدم آشغال=Jerk از اون اصطلاح پزشکی میآد که وقتی با چکش کوچک پلاستیکی پزشکی به تاندون زیر زانو میزنن، زانو یکهو میپره=Knee-jerk Most proponents of Palestinians or Israelis show […]
چند اصطلاح کاربردی (۱۰۹)
You mark my words به حرفم میرسی. No offense جسارت نباشه! I’m ever so sorry خیلی متاسفم I apologize معذرت میخوام Pardon me ببخشید I owe you an apology یک عذر خواهی بهت بدهکارم Don’t give up The beginning is always the hardest جا نزن… شروع هميشه سخت ترين قسمت داستانه… […]
اصطلاح Under one’s belt
Under one’s belt داشتن مهارت به علت تجربه. از حالت مبتدی بودن خارج شدن. داشتن تجربه یک کاری. he now has almost a year as president under his belt او اکنون تقریبا یک سال به عنوان رئیس جمهور تجربه عملی دارد I want to get more experience under my belt من میخواهم تجربههای حرفه ای […]
اصطلاح By the Time
By the Time کلمهی by گاهی اوقات به معنی «تا قبل از یک زمان مشخص» است و با دو ساختار پرکاربرد زیر میتواند استفاده شود: by the time + simple present + future perfect The sun will have set by the time I get home تا قبل از اینکه به خانه برسم، خورشید غروب خواهد […]
Friday, 20 September , 2024