۳ اصطلاح کاربردی/ «بی رحم بودن» به انگلیسی 03 آذر 1403

«Screw the pooch» به چه معناست؟
۳ اصطلاح کاربردی/ «بی رحم بودن» به انگلیسی

Screw the pooch مرتکب اشتباه مهمی شدن / سوتی جدی ای دادن   Settle the score تنبیه کردن/ انتقام گرفتن از اشتباه یا بی عدالتی گذشته Take no prisoners سنگ دلی و بی رحمی کردن؛ رحم نکردن

بایگانی‌های اصطلاحات زبان انگلیسی - صفحه 22 از 95 - الفبای زبان
چند اصطلاح کاربردی/ اصطلاح «من همینم که هستم» 22 اردیبهشت 1403

چند اصطلاح کاربردی/ اصطلاح «من همینم که هستم»

but no but اما و اخه ندارره for no reason همینجوری you look fishy مشکوک میزنی its as A B C خیلی راحته i am as i am من همینم که هستم

چند اصطلاح کاربردی/ He doesn’t lift a finger 22 اردیبهشت 1403

چند اصطلاح کاربردی/ He doesn’t lift a finger

He doesn’t lift a finger  دست به سیاه وسفید نمی زنه Put it down to your experience بزار به حساب تجربه ات kick a habit  ترک کردن عادت I saw a saw that saw a saw  من دیدم که ارّه ای، ارّه ای را اره کرد. (دست بالای دست بسیار است)

اصطلاح «در ناز ونعمت بزرگ شدن» 19 اردیبهشت 1403

اصطلاح «در ناز ونعمت بزرگ شدن»

Born with a silver spoon=born into a very rich family در ناز ونعمت بزرگ شدن   She may have a lot of money, but she earned every penny herself; she wasn’t born with a silver spoon in her mouth او ممکن است پول زیادی داشته باشد، اما هر پنی را خودش به دست آورده است. […]

اصطلاح/ ضرب المثل «گله را به دست گرگ سپردن» 19 اردیبهشت 1403

اصطلاح/ ضرب المثل «گله را به دست گرگ سپردن»

fox guarding the henhouse گله را به دست گرگ سپردن اصطلاح fox guarding the henhouse «روباه نگهبانی از مرغ‌خانه» به معنای قرار دادن شخصی نامناسب در موقعیت اعتماد یا قرار دادن کسی در موقعیتی است که خودش را پلیس نگه می‌دارد. My sister is going to put her ex-convict brother-in-law in charge of her business, […]

اصطلاح «Out of the woods» 19 اردیبهشت 1403

اصطلاح «Out of the woods»

Out of the woods پایان شرایط سخت و خطرناک/ خطر از سر کسی رفع شده باشد/رهایی از مشکلات The surgery went very well and he just needs to recover now, so he’s officially out of the woods عمل جراحی خیلی خوب پیش رفت و او فقط باید اکنون بهبود یابد، بنابراین خطر از سر او […]

 اصطلاح See eye to eye 19 اردیبهشت 1403

 اصطلاح See eye to eye

 اصطلاح See eye to eye توافق نظر داشتن تفاهم داشتن  My cousin and I don’t see eye to eye about our children’s education من و پسرخاله‌م در مورد تحصیلات بچه هامون باهم موافق نیستیم.  The boss and I don’t always see eye to eye من و رییس همیشه باهم موافق نیستیم.  They finally saw eye […]

اصطلاح «Barking up the wrong tree» 19 اردیبهشت 1403

اصطلاح «Barking up the wrong tree»

Barking up the wrong tree از این اصطلاح می توان به ضرب المثل معادل آن «این قبری که سرش گریه میکنی مرده توش نیست» اشاره کرد./گشتن برای پیدا کردن چیزی در جای اشتباه… واق‌واق پای درخت اشتباه: یک اصطلاح انگلیسی است به معنی تأکید کردن روی موضوعی که بی‌ثمر و بدون نتیجه است، مثل سگی […]

اصطلاح «Storm in a teacup» 18 اردیبهشت 1403

اصطلاح «Storm in a teacup»

Storm in a teacup (UK idiom) عصبانیت یا واکنش شدید نسبت به مسئله‌ای بی‌اهمیت نگرانی یا ناراحتی شدید نسبت به مسئله‌ای بی‌اهمیت/خشم یا هیجان شدید در مورد یک موضوع بی اهمیت. A small event that has been exaggerated out of proportion The whole controversy turned out to be a storm in a teacup تمام بحث […]

عبارت « bad omen» به چه معناست؟ 18 اردیبهشت 1403

عبارت « bad omen» به چه معناست؟

 bad omen بدشگون، بد یمن A sign, either real or imagined, of ill fortune or catastrophe in the future It was a bad omen when my girlfriend broke up with me the day before my final exams زمانی که دوست دخترم یک روز قبل از امتحانات پایان ترم از من جدا شد، برام بد شگون […]

اصطلاح «آدم وسط باز/بی طرف» 17 اردیبهشت 1403

اصطلاح «آدم وسط باز/بی طرف»

Sitting on the fence آدم وسط باز/ بی طرف/ سکوت اختیار کردن و بی طرف ماندن a person’s lack of decisiveness, neutrality or hesitance to choose between two sides in an argument or a competition, or inability to decide due to lack of courage The councilman is afraid he’ll lose votes if he takes sides […]