واژه ای برای افراد یا چیزهای «کنه» 22 آبان 1403

واژه ای برای افراد یا چیزهای «کنه»

 Clingy=a clingy person stays close to & depends on a person who is taking care of them   شخصی که همش به ما می چسبه / کنایه از کنه بودن شخصی، مثل بچه ای که با مادرش می چسبد و از او جدا نمی شود/ وابسته-آویزان Jimmy is a clingy child جیمی یک بچه وابسته […]

بایگانی‌های عبارت واژگان - صفحه 70 از 141 - الفبای زبان
چند واژه کاربردی (۵) 12 تیر 1402

چند واژه کاربردی (۵)

practical:عملیpsychological:روانی، مربوط به روانشناسیsevere:شدید، ،سخت گیرsuitable:مناسبnumerous:متعددsufficient:کافیunusual:غیرعادیconsistent:استوارcultural:فرهنگیexisting:موجودfamous:معروفpure:خالص، بكرafraid:ترسیدهobvious:واضحcareful:مراقبlatter:پسین، دومیobviously:بدیهیunhappy:ناکام، نا خوشنودacceptable:قابل قبولaggressive:مهاجمboring:خسته کنندهdistinct:متمایزeastern:شرقیlogical:منطقیreasonable:معقولstrict:سخت گیر، یك دندهsuccessfully:با موفقیتadministrative:اداری، اجراییautomatic:اتوماتیکcivil:مدنی، مربوط به مدنیتformer:سابقmassive:عظیمsouthern:جنوبیunfair:غیر عادلانهvisible:قابل رویت

چند واژه کاربردی 11 تیر 1402

چند واژه کاربردی

different: مختلف،متفاوتused:استفاده شدهimportant:مهمevery:هر،هرکسlarge:بزرگavailable:قابل دسترسpopular:محبوبable:قادرbasic:اساسیknown:شناخته شدهvarious:گوناگونdifficult:دشوارseveral:چندینunited:متحدhistorical:تاریخیhot:داغuseful:مفیدmental:روانی، ذهنیscared:ترسیدهadditional:اضافیemotional:عاطفیold:قدیمیpolitical:سیاسیsimilar:مشابهhealthy:سالمfinancial:مالیmedical:پزشکیtraditional:مرسومfederal:فدرال

چند واژه کاربردی (۴) 11 تیر 1402

چند واژه کاربردی (۴)

rare:نادر، كمیابtechnical:فنی، تكنیكیtypical:نوعی، معمولیcompetitive:رقابتیcritical:بحرانیelectronic:الکترونیکیimmediate:فوریaware:مطلعeducational:آموزشیenvironmental:محیطیglobal:جهانیlegal:قانونیrelevant:مرتبطaccurate:دقیقcapable:توانا، لایقdangerous:خطرناکdramatic:دراماتیك، نمایشیefficient:موثرpowerful:قویforeign:خارجیhungry:گرسنه

چند واژه کاربردی (۳) 11 تیر 1402

چند واژه کاربردی (۳)

entire:تمامیstrong:قویactual:واقعیsignificant:قابل توجهsuccessful:موفقelectrical:وابسته به الكتریكexpensive:گرانpregnant:حاملهintelligent:هوشمندinteresting:جالبpoor:فقیرhappy:خوشحالresponsible:مسئولیت پذیرcute:زیباhelpful:مفیدrecent:اخیرnice:خوبwonderful:شگفت انگیزimpossible:غیر ممکنserious:جدیhuge:کلان

The difference between Double & Dual 11 تیر 1402

The difference between Double & Dual

The both mean two things that can work together or at the same time Dual is used for things that Work together and it Doesn’t make difference if one of them works or Not Double is used for things that Work with each other and the Function doesn’t work Without one of them A dual […]

عبارات تاثیرگذاری 11 تیر 1402

عبارات تاثیرگذاری

وقتی میخواهید بگید چیزی روی شما تاثیر گذاشته ازین عبارات استفاده کنید: … impress me…motivated me…move me…disturb me… touched me deeply… had an effect on me…affected me…influence me

درباره رژیم گرفتن 11 تیر 1402

درباره رژیم گرفتن

Be on a diet : رژیم داشتن, گرفتنLoosing weight diet: رژیم لاغریAdding weight diet : رژیم چاقیFat free diet : رژیم بدون چربیSuger free diet : رژیم بدون قندVegetarian diet : رژیم سبزیجاتLiquid diet : رژیم مایعاتStrict diet : رژیم سخت

!Nobody 10 تیر 1402

!Nobody

No body knows هیچ کس نمی داند Nobody is perfect هیچ کس بدون عیب نیست Nobody believe هیچکس باور نمیکنه Nobody agrees هیچکس موافق نیست Nobody knows هیچکس نمیدونه Nobody helps هیچکس کمک نمیکنه Nobody listens هیچکس گوش نمیده Nobody stay هیچکس نمی ماند Nobody cares هیچکس اهمیت نمیده

Most common adjectives 10 تیر 1402

Most common adjectives

صفات پرکاربرد در زبان انگلیسی Other دیگر / دیگریHigh بالا / زیادOld پیر / مسن / قدیمیGreat عالی / بزرگNational ملی Young جوان / کم سنDifferent متفاوتLong بلند / طولانیLittle کوچک / ریزImportant مهمPolitical سیاسی Real واقعیBest بهترینRight درست / راستSocial اجتماعی Only تنهاPublic عمومیSure مطمئنLow کم / پایینEarly زود Able تواناLocal محلیLate دیرHard سخت […]

positive human qualities 10 تیر 1402

positive human qualities

آدم ها با ویژگیهای مثبت: آدم پر تحرکLive wire آدم کله گندهBig shot آدم بلند پرواز و فعالGo-getter آدم خود ساختهSelf-made آدم متین و معقولLevel-headed آدم آزاداندیش، روشنفکرOpen-minded آدم دلرحم- رئوفSoft-hearted آدم دیر شکوفا شدهLate-bloomer آدم زودجوش- اجتماعیGood mixer آدم خوش مشربGood company آدم بلند پروازHigh-flier آدم سحرخیزEarly bird