۳ اصطلاح کاربردی انگلیسی/ «از تو بعیده» به انگلیسی
It’s unlike you از تو بعیده… It doesn’t make sense با عقل جور در نمیاد you are a looker تو خیلی جذابی
مشاغل به زبان انگلیسی
تهیه و تنظیم: صغری توحیدلو/ actor=هنرپیشه مردactress=هنر پیشه زنartist=هنرمندcaptain=ناخداassistant=معاونdemarche=بخشدارbanker=بانکدارdressmaker=خیاط زنانهblacksmith=آهنگرrancher=گله دارboss=رئیسgardener=باغدارbrigadier=سرتیپmuezzin=موذنcaretaker=سرایدارcameleer=ساربانclerk=کارمندcook=آشپزcoach=مربیdentist=دندانپزشکcolonel=سرهنگcarpenter=نجارdiver=غواصrancher=چوپانdoctor=پزشکhouse maker=خانه دارdoorkeeper=دربانcouncil=شوراfireman=آتش نشانwriter=نویسندهfisherman-ماهیگیرwaiter-گارسونgreengrocery=سبزی و میوه فروشprofessor=استادguard=نگهبانseller=فروشندهguard man=مرد پاسدارglassmaker=شیشه سازheadmaster=مدیر مردheadmistress=مدیر زنjudge=قاضیhousewife=زن خانه دارlawyer=وکیلpainter=نقاش ساختمانworker=کارگرboatman=قایقرانmayor=شهردارstreet sweeper=رفتگرminer=معدنچیminister=وزیرnurse=پرستارpilot=خلبانofficer=افسرbarber=آرایشگر مردphotographer=عکاسclergyman=روحانیplumber=لوله کشspecialist=متخصصplayer=بازیگرfootballer=بازیکن فوتبالporter=باربرbutcher=قصابpresident=رئیس جمهورwatchmaker=ساعت سازprime minister=نخست وزیرgrocer=بقالpsychologist=روانشناسoperator= تلفنچی reporter=خبر نگار.گزارشگر merchant=تاجر retired=بازنشسته optician=عینکساز.چشم پزشکsculptor-مجسمه سازcalligrapher=خوشنویس، خطاطsergeant=گروهبانforester=جنگلبانshopkeeper=مغازه دارteacher=معلمsinger=خوانندهengineer=مهندسsoldier=سربازdriver=رانندهspeaker=سخنرانdecorator=آذین گرsurgeon=جراحarmy=نظامیtailor=خیاط مردانهbaker=نانواtiller=سفالگرgovernor=فرماندارtourist=جهانگردstudent=دانش آموزwelder=جوشکارrepairman=تعمیرکارfarmer=کشاورز
لغات مربوط به خوراکی ها
تهیه و تنظیم: ساراکوشا/ fat-oil-sugerشکر- روغن – چربی خامه = creamشکلات = candyکره = butterروغن = oilچیپس سیب زمینی = potato chips dairyلبنیات شیر = milkماست = yogurtپنیر = cheese meat and other proteinگوشت و فراورده های پروتئینی ماهی = fishلوبیا = beansمرغ = chichenخشکبار = nutsتخم مرغ = eggگوشت گاو = beef vegetablesسبزیجات هویج […]
اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی(۱۲)
تهیه و تنظیم: صغری توحیدلو/ لیستی از پرکاربرد ترین اصطلاحات انگلیسی رو برای شما آماده کردیم : Idiom Persian equivalent to what end به چه منظور You must hand it to him. باید به کارش ایولله گفت. You make me ill with your speech. با صحبتهایت حالم را بهم میزنی. I dare say… به جرأت […]
اصطلاح ها و عبارتهايی که با Make در انگلیسی مي توان ساخت
تهیه و تنظیم: شیدامهدوی/ make a decisionتصميم گرفتنWe make decisions every dayما هر روز تصمیم میگیریم..make a suggestionپيشنهاد دادنYou can make suggestions at workتو در کار میتونی پیشنهادهایی بدهی.make a predictionپيش بيني کردنWhere can you make predictions in a story?کجای داستان میتونی پیش بینی کنی؟.make an excuseعذر و بهانه آوردنLots of people make excuses for […]
چند فعل ضروری که به صورت مصدری استفاده می شوند
تهیه و تنظیم: زهراکلاته عربی/ لیست افعال مودال انگلیسی (modal verbs) Will Shall Would Should Ought to Must Mustn’t May Might Can Could Have to/ Has to Don’t/ Doesn’t have to حالا چند فعل دیگر را که در زبان انگلیسی پرکاربرداند را به صورت مصدری و به همراه یک مثال بررسی میکنیم: to accompany-همراهی کردن […]
افعال پرکاربرد انگلیسی با حرف U-W-T
تهیه و تنظیم: ساراکوشا/ افعال پرکاربرد انگلیسی با حرف T گرفتن Take: I took a shower. حرف زدن Talk: Tom talked a lot. چشیدن Taste: The soup tastes salty. درس دادن Teach: I’ll teach you how to swim. پاره کردن Tear: I tore the picture out of the album. گفتن Tell: I told him to come. خواستن Tend: She tends to […]
افعال پرکاربرد انگلیسی با حرف S
تهیه و تنظیم: ساراکوشا/ افعال پرکاربرد انگلیسی با حرف S گفتن Say: No one says that. دیدن See: Do you see that bird? به نظر رسیدن Seem: I always seem to be unlucky at cards. فروختن Sell: I can’t sell you that. فرستادن Send: They’re sending help. مرتب کردن- تنظیم کردن Set: I’m going to set the table. نشان دادن Show: I’ll show […]
افعال پرکاربرد با حروف M-P-R
تهیه و تنظیم: ستاره کوشا/ افعال پرکاربرد انگلیسی با حرف M درست کردن Make: I’m making tea. ملاقات کردن Meet: We’ve never met. نیاز داشتن Need: You need to change your eating habits. باز کردن Open: Open the windows. مالک بودن Own: I own a German car. افعال پرکاربرد انگلیسی با حرف P رنگ زدن Paint: She painted the wall […]
افعال پرکاربرد با حروف H-I-K
تهیه و تنظیم: ساراکوشا/ افعال پرکاربرد انگلیسی با حرف H اتفاق افتادن Happen: You made it happen. داشتن Have: I have a car. شنیدن Hear: I will hear me. پنهان کردن Hide: I’m hiding from Tim. نگه داشتن Hold: Hold the knife at an angle. امید داشتن Hope: I hope to see you again soon. آسیب زدن Hurt: I hurt my […]
افعال پرکاربرد با جروف E-F-G
تهیه و تنظیم: شیدامهدوی/ افعال پرکاربرد انگلیسی با حرف E بهدست آوردن پول Earn: He earns twice more than me. خوردن Eat: You can’t eat much cake. وارد شدن Enter: He entered the room. بنا شدن Establish: The school was established in 1650. معاینه کردن Examine: The doctor examined the patients. باور کردن Exist: I […]
Monday, 25 November , 2024