چند اصطلاح کنایه وار در موقعیت های حواس پرتی افراد
در فرهنگ خودمان اگر کسی حواس پرتی کند و وسیله ای را جابگذارد شاید به او بگیوییم «خسته نباشی» یا «صبح بخیر»و …. در زبان انگلیسی هم اصطلاحاتی برای این موقعیت در نظر گرفته شده است. در چنین موقعیتهایی در انگلیسی محاورهای و” Slang “امریکایی از واژهی” Fail “به کنایه استفاده میشه. همچنین از دو […]
چند اصطلاح کاربردی (۸۱)
Remind me what یادم بنداز Don’t put that on me گردن من ننداز ?will you cut it out میشه تمامش کنی؟ talk is cheap گفتنش آسونه hurry back زود برگرد This is my stop من اینجا پیاده میشم
چند اصطلاح کاربردی(۸۲)
it’s gross چندش آوره ?What do you take me for تو منو چی فرض کردی؟ you have a call watting پشت خطی داری give her/him my best سلام منو بهش برسون put it on my tab بزن به حساب من you outdid yourself سنگ تموم گذاشتی
اصطلاح Hit the hay
معمولا این اصطلاح به طور غیررسمی استفاده می شود به معنای رفتن به رخت خواب است. Hit the hay=go to bed I am exhausted. Time to hit the hay من خسته هستم وقت رفتن به رخت خواب است
make somebody sick
حال کسی و بد کردن/حال به هم زدن/ آزار رساندن روحی به کسی/ Synonyms=contaminate= envenom= harm= impair It makes me sick that people commit offences and never get punished
Dog-tired
Dog tired= extremely tired= worn out خیلی خسته، زوار در رفته By dusk we were dog tired and heading for home تا غروب خیلی خسته شده بودیم و سمت خانه روان شدیم
Old habits die hard
Old habits die hardترک عادت موجب مرض است He’s ill lookingبَد تیپه، دمده Don’t waste your breath بحث بیخودی نکن money’s tight اوضاع مالی خراب I’m a man of my word من سر حرفم هستم
اصطلاحات با cut
Cut to the chase برو سر اصل مطلب Cut the crap مزخرف نگو what’s my cut? سهم من چقدره؟ Cut it out ول کن ، بس کن Cut corners میانبر زدن، ماست مالی کردن Cut down کم کردن، کاهش دادنCut up ریز ریز کردن Cut out جدا کردن Cut in وسط حرف کسی پریدن Cut […]
A Bird of passage
آلاخون والاخون دربدر، خانه به دوش، آواره، سرگردان، ، A bird of a passage A person who dosed not stay long in one place a transient or migratory person a person who changes location a person who stays for only a short period of time in one place, job, etc.a transient or migratory person […]
اصطلاح dead ahead
dead ahead=straight ahead=it’s directly in front پیش رو/درست در مقابل استفاده از واژه dead در این اصطلاح به معنای افراطی و حالت تاکیدی دارد.مثل حرکت کشتی که باید دقیق و درست باشد. Example:!The post office is dead ahead. Keep going and you can’t miss it اداره پست درست پیش رو است همین مسیر را پیش […]
fail miserably
fail miserably=to fail very badly=suffer a misfortune=completely failed شکست مطلق/ بدبختی/ Your campaign for student council president has failed dismally if you only end up with one vote کمپین شما برای ریاست شورای دانش آموزی در صورتی که فقط یک رای داشته باشید، به طرز تاسف باری شکست خورده است
Thursday, 14 November , 2024