چند اصطلاح کنایه وار در موقعیت های حواس پرتی افراد 22 آبان 1403

چند اصطلاح کنایه وار در موقعیت های حواس پرتی افراد

در فرهنگ خودمان اگر کسی حواس پرتی کند و وسیله ای را جابگذارد شاید به او بگیوییم «خسته نباشی» یا «صبح بخیر»و …. در زبان انگلیسی هم اصطلاحاتی برای این موقعیت در نظر گرفته شده است. در چنین موقعیت‌هایی در انگلیسی محاوره‌ای و” Slang “امریکایی از واژه‌ی” Fail “به کنایه استفاده میشه. همچنین از دو […]

بایگانی‌های اصطلاحات زبان انگلیسی - صفحه 61 از 94 - الفبای زبان
fully aware 20 شهریور 1402

fully aware

fully aware=having knowledge= conscious=aware of danger کاملا آگاه /هوشیار She wasn’t fully aware of the moment when the audience started applauding او کاملاً از لحظه ای که تماشاگران شروع به کف زدن کردند آگاه نبود

چند جمله کاربردی (۹۳) 18 شهریور 1402

چند جمله کاربردی (۹۳)

Do it on privateبه طور محرمانه آن را انجام بده. Keep it to yourselfپیش خودت بمونه. Sorry for interruption / interrupting youببخشید که حرف شما را قطع می‌کنم. I couldn’t make sense of what you saidنتوانستم از چیزی که گفتید سر در بیاورم. I didn’t want to offend youمنظور بدی نداشتم (نمی‌خواستم ناراحتت کنم). ؟Am […]

چند اصطلاح کاربردی (۹۵) 14 شهریور 1402

چند اصطلاح کاربردی (۹۵)

Have been to see به دیدن چیزی رفتن Sara had been to see his boss to confirm his job for next summer سارا برای تایید کارش برای تابستان آینده به دیدار رئیسش رفته بود Fix upجور کردن Jose had taken a couple of his buddies along to see if he could fix up work for […]

چند اصطلاح کاربردی (۹۴) 14 شهریور 1402

چند اصطلاح کاربردی (۹۴)

ever sinceاز اون موقع، از وقتی که She’s wanted to be a firefighter ever since she was a young girlاز اون موقع که یه دختر بچه بود میخواست آتشنشان بشه on displayدر معرض دید The statue gotta be on displayمجسمه باید در معرض دید باشد after youاول شما (مثلا در وارد شدن به جایی یا […]

چند اصطلاح کاربردی (۹۳) 14 شهریور 1402

چند اصطلاح کاربردی (۹۳)

Drop the actفیلم بازی نکن Come cleanراستشو بگو Come againدوباره بگو I don’t buy itباور نمی‌کنم I’m easyبرام فرقی نداره Off with youبرو پی کارِت

اصطلاح Get into deep water 08 شهریور 1402

اصطلاح Get into deep water

Get into deep water گرفتار مشکلات جدی شدن/دردسر بزرگ The director knew he’d be in deep water if he didn’t mention his wife in his acceptance speech کارگردان می‌دانست که اگر در سخنرانی پذیرش، نامی از همسرش نبرد، دچار مشکلات جدی ای خواهد شد I missed work again because I had to study for my […]

اصطلاح hard hit 08 شهریور 1402

اصطلاح hard hit

be hard hit تحت تاثیر قرار گرفتن/ آسیب دیدن New Zealand and Australia were particularly hard hit by the war نیوزلند و استرالیا به‌ویژه تحت تأثیر جنگ قرار گرفتند. Along the East Coast, towns hard hit by Superstorm Sandy are kicking off summer در امتداد ساحل شرقی، شهرهایی که توسط ابرطوفان سندی شدیدا آسیب دیده […]

a bag of tricks 08 شهریور 1402

a bag of tricks

a bag of tricks مجموعه تکنیک هایی که فرد برای هدفش استفاده می کند/ سیاست های فرد Meaning : Someone’s bag of tricks is their collection of techniques or methods for getting a job done or for achieving a goal I wonder what the Democrats will pull out of their bag of tricks to win […]

!shell out 08 شهریور 1402

!shell out

این عبارت در موقعیت های مختلف می تواند معانی متعددی را به همراه داشته باشد. خودِ shell به معنی پوسته و کاور چیزی می باشد out که با آن اضافه می شود یعنی چیزی را از پوسته و کاورش در آوردن بنابراین به صورت نمادین به معنی پول پرداخت کردن و درآوردن پول از کیف […]

اصطلاح Gain ground 07 شهریور 1402

اصطلاح Gain ground

Gain ground=become more popular or accepted=make progress پیشرفت کردن/ ترقی کردن There are strong signs that his views are gaining ground. نشانه های قوی وجود دارد که دیدگاه های او در حال بهتر شدن است.