چند اصطلاح کنایه وار در موقعیت های حواس پرتی افراد 22 آبان 1403

چند اصطلاح کنایه وار در موقعیت های حواس پرتی افراد

در فرهنگ خودمان اگر کسی حواس پرتی کند و وسیله ای را جابگذارد شاید به او بگیوییم «خسته نباشی» یا «صبح بخیر»و …. در زبان انگلیسی هم اصطلاحاتی برای این موقعیت در نظر گرفته شده است. در چنین موقعیت‌هایی در انگلیسی محاوره‌ای و” Slang “امریکایی از واژه‌ی” Fail “به کنایه استفاده میشه. همچنین از دو […]

بایگانی‌های اصطلاحات زبان انگلیسی - صفحه 55 از 94 - الفبای زبان
اصطلاح Fit as a fiddle 26 مهر 1402

اصطلاح Fit as a fiddle

Fit as a fiddle=in very good health سالم و سرحال/ وضعیت سلامتی عالی My great grandmother is surprisingly fit as a fiddle مادربزرگ من به طرز شگفت انگیزی حالش خوب است

قورباغه ات را قورت بده! 26 مهر 1402

قورباغه ات را قورت بده!

Bite the bullet=to force yourself to do something unpleasant or difficult اجبار خود به کار تحمل شرایط سخت/ کاری را به زور یا صلاح حود انجام دادن/ کتاب معروف قورباغه ات را قورت بده I hate going to the dentist, but I’ll just have to bite the bullet من از رفتن به دندانپزشک متنفرم، اما […]

اصطلاح کنایه آمیز «پات بشکنه» به چه معناست؟ 26 مهر 1402

اصطلاح کنایه آمیز «پات بشکنه» به چه معناست؟

break a leg=good luck اصطلاح کنایه آمیز پات بشکنه! که بر می گردد به یک افسانه قدیمی قرن گذشته و خرافات رایج در شرط بندی مسابقات اسب دوانی، که اعتقاد داشتن آرزوی خوش شانسی برای یه سوارکار، برعکس باعث بدبیاری میشه!به خاطر همین از جملات منفی «پات بشکنه» استفاده می کردن که با خودش شانس […]

اصطلاح زبانم قاصر است! 25 مهر 1402

اصطلاح زبانم قاصر است!

Words fail me نمی دونم چی بگم/ زبانم قاصر است مثال: ‘?So what do you think about that purple outfit Tom is wearing!Words fail me نظرت درباره تیپ و سر و وضع بنفش تام چیه ؟-واقعا نمیدونم چی بگم.!! Words fail me!! how can I thank you enough for all the things you’ve done واقعا […]

این کفشها پاهامو میزنه! 25 مهر 1402

این کفشها پاهامو میزنه!

These shoes are pinching این کفشها پاهامو میزنه Your shoes/socks are mismatching کفشاتو \جوراباتو تا به تا پوشدی

کم و بیش! 24 مهر 1402

کم و بیش!

give or takeکم و بیش، تقریبا it’ll be ready at six, give or take a few minutes ساعت شیش آمادست، تقریبا چند دیقه دیگه I guess it’ll cost give or take 150000 euros گمونم تقریبا ۱۵۰۰۰۰ یورو آب بخوره

So to speak 24 مهر 1402

So to speak

So to speak=In other words=so to say به بیان دیگر Ali is a doctor, so to speak he can treat patients علی یک پزشک است، بنابراین/به عبارت دیگر می تواند بیماران را درمان کند

Long story short 23 مهر 1402

Long story short

Long story short خلاصه داستان/ مفید و مختصر گویی در زبان بریتیش برای اینکه مختصر گویی کنیم و بحث را خلاصه و مفید کنیم از این اصطلاح استفاده می کنیم. در انگلیسی آمریکایی برای این اصطلاح to make a long story short را استفاده می کنیم. to make a long story short

اصطلاح It’s your call 23 مهر 1402

اصطلاح It’s your call

It’s your call=It’s up to you بستگی به تو داره/ خودت می دونی/ تصمیم با تو How should we deal with this problem? I don’t know it’s your call چگونه باید با این مشکل برخورد کنیم؟ من نمی دانم تصمیم با توست/خودت می دانی

اصطلاح جبران می کنم 23 مهر 1402

اصطلاح جبران می کنم

come clean with me با من رو راست باش I will make amends جبران می کنم