چند اصطلاح کنایه وار در موقعیت های حواس پرتی افراد 22 آبان 1403

چند اصطلاح کنایه وار در موقعیت های حواس پرتی افراد

در فرهنگ خودمان اگر کسی حواس پرتی کند و وسیله ای را جابگذارد شاید به او بگیوییم «خسته نباشی» یا «صبح بخیر»و …. در زبان انگلیسی هم اصطلاحاتی برای این موقعیت در نظر گرفته شده است. در چنین موقعیت‌هایی در انگلیسی محاوره‌ای و” Slang “امریکایی از واژه‌ی” Fail “به کنایه استفاده میشه. همچنین از دو […]

بایگانی‌های اصطلاحات زبان انگلیسی - صفحه 51 از 94 - الفبای زبان
اصطلاح that explains it + دو اصطلاح دیگر 09 آبان 1402

اصطلاح that explains it + دو اصطلاح دیگر

Oh, that explains it پس قضیه این بوده! !You sold me منو متقاعد کردی! Bury the hatchet کدورت ها رو کنار بزار

اصطلاح Cost an arm and a leg 08 آبان 1402

اصطلاح Cost an arm and a leg

Cost an arm and a leg=To be very expensive cost a fortune=cost the earth خیلی لوکس و گران قیمت/هم قیمت خون آدم That luxury car must have cost him an arm and a leg آن ماشین لوکس باید برای او خیلی گران /به قیمت خون آدم است

اصطلاح آتش بس! 08 آبان 1402

اصطلاح آتش بس!

bury the hatchet=end a quarrel or conflict and become friendly آتش بس کردن/ صلح کردن Jerry and Cindy had been avoiding each other since the divorce, but I saw them together this morning, so they must have buried the hatchet جری و سیندی از زمان طلاق از یکدیگر دوری می کردند، اما من امروز صبح […]

اصطلاح Call it a day 08 آبان 1402

اصطلاح Call it a day

Call it a day=To stop working or to end an activity برای امروز بسه/ دست کشیدن از کار I’m getting a bit tired now let’s call it a day من الان دارم کمی خسته می شوم برای امروز کافی است.

اصطلاح Cold feet 08 آبان 1402

اصطلاح Cold feet

Cold feet=Feeling nervous or hesitant about doing something احساس اضطراب و ترس / تردید/ I was going to try bungee jumping, but I got cold feet می خواستم بانجی جامپینگ را امتحان کنم، اما اضطراب /ترس دارم

اصطلاح All in the same boat 08 آبان 1402

اصطلاح All in the same boat

All in the same boat=In a similar situation, in the same position در وضعیت یکسانی هستیم/ شرایط یکسان/دچار همان مخمصه Everyone’s got too much work we’re all in the same boat همه کار زیادی دارند شرایط همه ما یکسان است

I’m on to you + دو اصطلاح دیگر 07 آبان 1402

I’m on to you + دو اصطلاح دیگر

I’m done talking دیگه حرفی ندارم As far as it goes تا حدودی I’m on to you آمار تو دارم

اصطلاح گذشته درگذشته! 07 آبان 1402

اصطلاح گذشته درگذشته!

Let bygones be bygones=forget past offences گذشته ها گذشته/ گذشته درگذشته! letting bygones be bygones, leaving our past in our past, is a helluva way of owning every bit of happiness available to us by throwing away any scrap of unnecessary stress in our life گذشته ها گذشته، رها کردن گذشته‌مان در گذشته‌مان، راهی بی‌نظیر […]

I’m speechless  + دو اصطلاح دیگر 07 آبان 1402

I’m speechless + دو اصطلاح دیگر

I’m speechless زبانم بند آمده The choice is yours انتخاب با توئه I’m not convinced متقاعد نشدم

اصطلاح Take a sip 07 آبان 1402

اصطلاح Take a sip

Get well soon زودتر خوب شو I kid you not شوخی نمی کنم Take a sip یه قُلپ بخور